چگونه یک شغل ایده آل داشته باشیم؟
اگر در نوجوانی یا جوانی به سَر میبرید و قصد دارید یک شغل را برای خودتان انتخاب نمایید یا خانه دار هستید، بازنشسته اید یا به دنبال شغل دوم میباشید، بسیار مهم است که کدام کسب و کار یا موقعیت شغلی مناسب شما میباشد.
از این پله به اون پله پریدن باعث از دست دادن زمان میشود. زمانی که با ارزش ترین داشته بشر است.
ما در آکادمی پاکراه با استناد به دانش روانشناس های این مجموعه، صاحبین کسب و کار، مدیران و تجربه و تخصص مهندس ایمان پاکراه در کنار شما خواهیم بود تا مناسب ترین کسب و کار یا شغل را با توجه به هوش، شخصیت، توانایی ها، علایق، فرهنگ، تقاضای بازار و موقعیت جغرافیایی که در آن ساکن هستید، انتخاب نمایید.
انتخاب شغل همانقدر مهم است که انتخاب همسر اهمیت دارد. اگر در انتخاب همسر اشتباه کرده باشید، چه چیزهایی را از دست مدهید؟ چقدر از لحاظ روحی و مالی آسیب میبینید؟ چقدر زمان را از دست میدهید؟ آیا به ازدواج مجدد فکر میکنید؟ این کار برای شما سخت نیست؟
اگر در مسیر درستی برای انتخاب شغلی خود قرار گرفته باشید، هزینه ها را مدیریت خواهید کرد، ریسک را به حداقل میرسانید، تجارب بیشتری کسب میکنید، راحت تر در مسیر توسعه قرار میگیرید، استرس های شما کمتر میشود و سریع تر به اهداف خود خواهید رسید.
مشاوره انتخاب شغل مناسب چه افرادی میباشد؟
در چه زمانی نیاز است تا مشاوره بگیرید؟
بهترین زمان برای دریافت مشاوره در ابتدای مسیر است. اما هیچ وقت دیر نیست و ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است.
شما در هر زمانی میتوانید توانایی های بالقوه خودتان را بالفعل کنید. اما مهم است که در ابتدا آن ها را شناسایی کنید، خودتان را بهتر بشناسید، برنامه ریزی کنید و سپس وارد فاز عملیاتی شوید.
در مشاوره انتخاب شغلی چه مواردی بررسی میشود؟
به عنوان یک انسان، مهم نیست در چه گروه سنی هستید، اما هویت شما جنبه های مختلفی دارد.
- جنبه فردی شما که شامل ویژگی های ذاتی، تجربیات شخصی، ارزش ها و باورها، اهداف و آرزو ها و … است.
- جنبه اجتماعی شما که شامل نقش های اجتماعی، فرهنگی و عضویت میباشد.
- جنبه پویایی هویت شما که در حال تغییر است. این تغییر به دلیل تجربیات جدید، روابط جدید، انتخاب های جدید و حتی تغییرات درون ما اتفاق می افتد.
با تعریف هویت به نظر شما شغل رستوران، آرایشگاه، مغازه داری، کارواش، کارمندی یا .. برای همه مناسب است؟ آیا همه باید کسب و کار خودشان را داشته باشند؟ آیا همه میتوانند مدیر یا کارمند خوبی باشند؟ طبیعتا خیر.
ما در آکادمی با بررسی هوش، شخصیت، توانایی ها، علایق، فرهنگ، تقاضای بازار و موقعیت جغرافیایی که در آن ساکن هستید، شغل مناسب برای شما را پیشنهاد میدهیم. در این فرایند از مشاوران روانشناسی، مدیران، صاحبین کسب و کار و مهندس ایمان پاکراه بهره خواهیم گرفت تا با استناد به تجربیات افراد شاغل در آکادمی پاکراه بتوانیم بهترین و مناسب ترین شغل را به شما پیشنهاد دهیم.
4 گانه مشاوره انتخاب شغل
مشاوران آکادمی پاکراه که برگرفته از روانشناسان، صاحبین کسب و کار و مدیران میباشند در 4 مرحله به مشاوره انتخاب شغل برای شما عزیزان خواهد پرداخت.
مرحله اول
روان شناختی
در مرحله اول روانشناسان آکادمی پاکراه در یک جلسه حدودا 45 دقیقه ای با شما گفتگو میکنند تا با بررسی شاخص های انتخاب شغل به شناخت بهتری از ویژگی های شخصیتی شما دست پیدا کنند.
مرحله دوم
تست شخصیت شناسی
بنابر تشخیص مشاوره آکادمی پاکراه از شما تست های شخصیت شناسی به مانند: MBTI، DISC و نئو (NEO) یا تست هوش (IQ) برای بررسی مهارت و استعداد یا تستهایی مانند MMPI و Strong Interest Inventory برای بررسی ویژگی های شخصیتی مرتبط با شغل گرفته میشود.
مرحله سوم
مشاوره انتخاب شغل با مهندس پاکراه
در این مرحله با استناد به داده های جمع آوری شده توسط مشاوران روانشناسی آکادمی و بعد از جلسه ای که برای بررسی وضعیت شخصیتی شما گذاشته میشود، زمان مشاوره انتخاب شغل با مهندس پاکراه فرا میرسد.
مرحله چهارم
پیگری وضعیت و پرسش و پاسخ
در جلسه بعد که طبق دلخواه شما انجام میشود، پیشنهاد میکنیم؛ به نسبت آن اطلاعاتی که از مشاوره دریافتید کمی تامل کنید و پیشنهادهای ما را به نسبت رویاهای ذهنی خودتان بسنجید و اگر نیاز به همفکری مجدد دارید به عنوان پرسش و پاسخ و گفتگوی صمیمانه در کنار شما خواهیم بود.
هزینه مشاوره انتخاب شغل در آکادمی پاکراه
مدل جلسه | هزینه جلسه |
---|---|
45 دقیقه مشاوره روانشناسی با خانم دکتر ایرانی خواه | 500 هزار تومان |
تست شخصیت شناسی | 350 هزار تومان |
45 دقیقه مشاوره انتخاب شغل با مهندس پاکراه | 2 میلیون تومان |
از کجا متوجه شوید که کدام کسب و کار یا موقعیت شغلی مناسب شما میباشد؟
برای اینکه متوجه شوید بهتر است در چه مسیری قرار بگیرید، باید از خودشناسی شروع کنید، به اهداف و رویاهای خودتان فکر کنید، شرایط محیطی را بسنجید و به نسبت هوش و توانایی فردی خودتان، کارمندی در یک موقعیت شغلی شوید یا مدیریت یک کسب و کار را انتخاب نمایید.
توجه داشته باشید که کارمند شدن همیشه بد نیست. شاید یک کارمند خوب با درآمد بالا نتواند یک صاحب کسب و کار موفق شود و همینطور بالعکس.
برای انتخاب یک شغل مهم است تا خودتان را بشناسید
به ارزش ها، علایق، مهارت ها و ویژگی های شخصیتی خود فکر کنید.
- از چه فعالیت هایی لذت می برید؟
- صنایع و مشاغلی را که با علایق و اهداف شما همسو هستند بررسی کنید.
- به مسئولیت های شغلی، چشم انداز رشد و محیط کار به صورت کلی نگاه کنید.
- نقاط قوت و ضعف شما چیست؟
- آیا از یک مشاوره برای انتخاب شغل آینده خودتان کمک گرفته اید؟
- سرگرمی های شما چیست؟
- چه موضوعات یا فعالیت هایی باعث می شود که زمان را از دست بدهید؟
- کاوش در مشاغلی که مطابق با علایق شما باشد، می تواند منجر به یک زندگی کاری رضایت بخش تر شود.
شخصیت شما با انتخاب شغلی که قرار است در آن کار کنید رابطه مستقیم دارد
شما چه شخیتی دارید؟
- درونگرا یا برونگرا هستید؟
- آیا کمال گرا هستید؟
- آموزش پذیرید؟
- انعطاف پذیر هستید؟
- تا چه اندازه خودتان را با شرایط وقف میدهید؟
- شخصیت پذیرایی دارید یا سخت پذیر هستید؟
- به چه میزان مسئولیت پذیر یا وظیفه شناس هستید؟
- روحیه متخصصی، کارآفرینی یا مدیریتی دارید؟
- زود رنج هستید یا شوخ طبع؟
- تا چه میزان توانایی حل مشکلات را دارید؟
- علاقه مند به کارهای انفرادی یا گروهی هستید؟
- خلاق هستید یا نوآور؟
- نحوه تعامل و ارتباطات شما چگونه است؟
- آیا شخصیت هیجانی شما قابل کنترل است؟
آیا قبل از اینکه یکی شغل یا کسب و کاری برای خودتان انتخاب نمایید به این سوالات پاسخ داده اید؟ در کدام دسته بندی از هوش قرار گفته اید؟
ما در آکادمی پاکراه شخصیت شما را بررسی میکنیم و سپس سراغ هوش شما میرویم.
برای انتخاب یک شغل یا کسب و کار لازم است تا هوش شما بررسی شود
در اینجا یک نمای کلی از اینکه چگونه انواع مختلف هوش و ویژگیهای شخصیتی ممکن که است با انواع خاصی از مشاغل مطابقت داشته باشند، ارائه میدهم. به خاطر داشته باشید که اینها کلیات هستند و ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد.
روانشناسانی مانند تورستون، گاردنر و اِستِرِنبِرگ معتقدند که هوش مانند درختی با شاخه های مختلف است که هر یک نمایانگر شکل خاصی از هوش هستند.
ما در این بخش به نظریه چندگانه هوش گاردنر نگاهی می اندازیم.
1. هوش منطقی – ریاضی:
افراد قوی در هوش منطقی-ریاضی اغلب تحلیلی، منطقی و با اعداد خوب هستند. هوش ریاضی توانایی تجزیه و تحلیل منطقی موقعیتها یا مشکلات شناسایی راه حلها، انجام تحقیقات علمی و حل عملیات منطقی و ریاضی را در بر میگیرد. افرادی که دارای هوش منطقی ریاضی هستند مهارت خوبی در حل مسئله دارند و از تفکر درباره ایدههای انتزاعی مانند انجام آزمایشات علمی لذت میبرند.
مهارتهای هوش منطقی و ریاضی: مسئله حل کردن، تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات، کار کردن با مفاهیم انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر، به کار بردن زنجیره طولانی از استدلالها برای پیشرفت انجام آزمایشهای کنترل شده، سوال و کنجکاوی در پدیدههای طبیعی، انجام محاسبات پیچیده ریاضی، کار کردن با شکلهای هندسی
مشاغل پیشنهادی: تحلیلگر داده، ریاضیدان، برنامه نویس، تحلیلگر مالی، آمارگیر، مهندس معماری، حسابدار، فیزیک، نجوم، برنامه نویس کامپیوتر، تحلیلگر داده و هوش تجاری، پژوهشگر، مهندسی پزشکی، پزشک، وکیل، قاضی، مهندسی شیمی، مشاوربورس و سرمایهگذاری، تحلیلگر شبکه، طراح پایگاه داده
2. هوش زبانی کلامی:
کسانی که هوش زبانی قوی دارند در کلمات چه نوشتاری و چه گفتاری مهارت دارند. هوش کلامی زبانی تولید زبان از جمله شعر، استعاره، تشبیه، دستور زبان، ادبیات، پیچش زبان و استدلال انتزاعی را کنترل میکند.
هوش کلامی زبانی مترادف با دو زبانه بودن نیست اما میتواند بر سهولت یادگیری زبانهای جدید اثر بگذارد.
مهارتهای هوش کلامی زبانی: گوش دادن، حرف زدن، قصهگویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمهها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن دیدگاه آنها، تحلیل کاربرد زبان
مشاغل پیشنهادی: نویسنده، روزنامه نگار، ویراستار، کپی رایتر، کارشناس روابط عمومی، مترجم، سخنران، بازیگر.
3. هوش بصری فضایی:
افراد دارای هوش بصری فضایی توانایی قوی در درک، تجزیه و تحلیل و درک اطلاعات بصری در جهان اطلاف خود را دارند. در اصل آن ها میتوانند مفاهیم را در ذهن خود تصویر کنند. افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند تمایل دارند بصری فکر کنند و اغلب یادگیری را به همان شیوه ترجیح میدهند. آنها در دیدن تصویر بزرگ خوب هستند، اما گاهی اوقات از جزئیات غافل میشوند.
مهارت های افراد با هوش بصری بالا: ساختن پازل، خواندن و نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری “از طریق هنرهای تجسمی”، دست کاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و تفسیر تصاویر دیداری
مشاغل پیشنهادی: معماری، نقاشی، شطرنجبازی، هنرمند، مجسمهساز، طراحان مد، گرافیست، فیلمسازی، نقشهبرداری، دریانوردی، فیزیک دانان نظری، استراتژیستهای جنگ، طراحی دکوراسیون داخلی، عکاسی، ملوانی، راهنماها، خلبانی
4. هوش بین فردی:
افرادی که مهارت های بین فردی قوی دارند، ارتباط برقرار می کنند و در درک و ارتباط با دیگران ماهر هستند.
مهارت های افراد با هوش بین فردی: تشخیص نقات قوت و ضعف خود، درک و بررسی خود، آگاهی از احساسات درونی، تمایلات و رویاها، ارزیابی الگوهای فکری خود، درک نقش خود در روابط با دیگران
مشاغل پیشنهادی: کارشناس منابع انسانی، مشاور، فروشنده، معلم، مددکار اجتماعی، مدیر روابط عمومی.
5. هوش درون فردی:
افراد دارای هوش درون فردی درک عمیقی از خود، نقاط قوت و ضعف خود دارند.
مشاغل پیشنهادی: روانشناس، مربی زندگی، مشاور، مشاور شغلی، مربی توسعه شخصی.
5. هوش درون فردی:
افراد دارای هوش درون فردی درک عمیقی از خود، نقاط قوت و ضعف خود دارند.
مشاغل پیشنهادی: روانشناس، مربی زندگی، مشاور، مشاور شغلی، مربی توسعه شخصی.
6. هوش موسیقایی:
افراد با هوش موسیقایی قدردانی زیادی از ریتم، ملودی و هارمونی دارند.
مهارت های افراد با هوش موسیقیایی شامل این موارد میباشد: آواز خواندن، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگ سازی، به یاد آوردن ملودی ها، درک ساختار و ریتم موسیقی
مشاغل پیشنهادی: نوازنده، آهنگساز، صدابردار، مدرس موسیقی، موسیقی درمانگر.
7. هوش طبیعت گرا:
افرادی که ارتباط قوی با طبیعت و محیط زیست دارند ممکن است دارای هوش طبیعت گرایانه باشند.
مشاغل پیشنهادی: زیست شناس، متخصص محیط زیست، گیاه شناس، بوم شناس.
8. هوش جسمانی- حرکتی:
کسانی که هوش جسمانی- حرکتی دارند کنترل بسیار خوبی بر حرکات بدن خود دارند و اغلب از نظر فیزیکی هماهنگ هستند.
مهارت های افراد با هوش جسمانی حرکتی: رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایع دستی، هنرپیشگی، تقلید حرکات، ابراز احساسات از طریق بدن
مشاغل پیشنهادی: ورزشکار، رقصنده، فیزیوتراپیست، جراح، بازیگر، نجار.
9. هوش وجودی:
افراد با هوش وجودی به پرسش های عمیق فلسفی می اندیشند و به دنبال درک معنای زندگی هستند.
مشاغل پیشنهادی: فیلسوف، الهیات، رهبر معنوی، مشاور اخلاق.
10. هوش اخلاقی
بر اساس نظریه هوش گاردنر افرادی که در این زمینه از هوش قوی هستند بر اعتقادات اخلاقی خود پایبندند. آنها اخلاقیات را از اولویتهای خود قرار میدهند و اعتقاداتشان راه در رفتارهای شان به وضوح نشان میدهند. این افراد میتوانند صحیح را از غلط تشخیص دهند. چنین افرادی در برخورد با دیگران درست عمل میکنند و از چهارچوبهای اخلاقی شان خارج نمیشوند.
افرادی با هوش بالای اخلاقی به دلیل ویژگیهایی که دارند میتوانند در مشاغل: فیلسوف، روحانی و معلمی به خوبی عمل کنند
به طور مرسوم هوشهای چندگانه هم وجود دارد که معمولاً در سایه هوشهای تحصیلی یعنی دو هوش منطقی ریاضی و زبان کلامی قرار میگیرند به این دلیل به این دو هوشهای تحصیلی گفته میشود که معمولاً در مدارس بیشتر از سایر هوشها مورد توجه هستند.
توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از مشاغل به ترکیبی از هوش و ویژگی های شخصیتی نیاز دارند. علاوه بر این، علایق شخصی، ارزشها و ترجیحات سبک زندگی نقش مهمی در انتخاب یک شغل کامل دارند. شما باید علائق خود را کشف کنید، از طریق کارآموزی تجربه کسب کنید و به طور مداوم اهداف شغلی خود را در طول زمان ارزیابی مجدد کنید.
یک فهرست از مهارت های خود ایجاد کنید
مهارت ها و شایستگی های خود را شناسایی کنید.
هم مهارت های سخت (مهارت های فنی) و هم مهارت های نرم (ارتباطات، کار تیمی، حل مسئله) را در نظر بگیرید.
این به تطبیق توانایی های شما با مسیرهای شغلی بالقوه کمک می کند.
تعادل کار و زندگی را در نظر بگیرید
ارزیابی کنید که چگونه خواسته های یک شغل خاص با ترجیحات سبک زندگی شما مطابقت دارد. ساعات کار، الزامات سفر و هر عامل دیگری که ممکن است بر تعادل کار و زندگی شما تأثیر بگذارد را در نظر بگیرید
چه هدف هایی را قرار است در شغل خود دنبال کنید
- اهداف شغلی کوتاه مدت و بلند مدت را تعریف کنید.
- پنج یا ده سال دیگر خودت را کجا می بینی؟
- تعیین اهدافِ روشن می تواند تصمیمات و اقدامات شما را هدایت کند.
- اهداف و نیازهای مالی خود را ارزیابی کنید.
- حقوق، مزایا و چشم انداز مالی بلند مدت مشاغل بالقوه را در نظر بگیرید.
از یک مشاوره برای تعیین شغل یا کسب و کار کمک بگیرید
با مشاوره گرفتن از آکادمی پاکراه میتوانید شغل مناسبی برای آینده خود پیدا نمایید. توجه داشته باشید که یک ذهن دیگر، در کنار شما خواهد بود و شما را از بیرون خودتان میبیند و با گرفتن تست های روانشناسی مربوط در حوزه کسب و کار شناخت بهتری از شما پیدا میکنیم تا علاوه بر آگاهی از علایق، استدادها و توانایی ها، هوش شما بررسی میشود تا در مسیر مناسبی قرار یگیرید.
آیا مشاغلی که دیگران در آن موفق هستند، شما هم میتوانید موفق باشید؟
تا الان متوجه شدیم که برای انتخاب شغل نیاز است تا شخصیت رفتاری، هوش، علائق، مهارت و هدف های شما بررسی شود.
اما یک موضوع مهم!
بسیاری از افراد در هنگام انتخاب شغل، فقط به صاحبین موفق در آن شغل نگاه میکنند. این موضوع بد نیست، اما یک مشکلی دارد، اینکه آن شغل یک طرف ترازو است و خود شما طرف دیگر ترازو.
حالا باید بررسی کنید، به نسبت شناختی که از خودتان پیدا کرده اید این شغل مناسب شما است یا خیر.
بسیاری از خانم ها زمانیکه قصد تعیین شغل را دارند، در وهله اول به مشاغل زیبایی “کاشت ناخن، مژه، آرایش، پاکسازی و …” فکر میکنند. چرا؟ چونکه در زمان حضور خودشان برای استفاده از این خدمات، آن صاحب کسب و کار را موفق میدانند. و فقط به ظاهر شغل توجه میکنند. و به دنبال جوابی برای سوالاتی از این قبیل میباشند:
- چند نفر امروز مراجعه کردند؟
- چند نفر در آنجا مشغول هستند؟
- صاحب آن کسب و کاربه چه میزان درآمد کسب میکند؟
اما هیچ شناختی از شخصیت فردی و هوش آن صاحب کسب و کار ندارند و صرفا تمایل دارند تا خودشان را در آن جایگاه ببینند. که اکثرا هم شکست میخورند.
شما فقط آن وجه ظاهری از درآمد را مشاهده میکنید و اما هیچ اطلاعاتی از میزان سود ندارید.
بسیاری از مشاغل زیبایی برای خانم ها، تا چند سال اول سودی را به جا نمیگذارد. امروزه هزینه تبلیغات برای این مشاغل به لطف خانم های بلاگر به قدری زیاد شده است که در بلند مدت سودی حاصل نمیشود. و همینطور به هزینه تجهیزات و محل کار هم توجه نمیکنید.
و اما مهم تر از همه این ها به شخصیت فردی صاحب کسب و کار نمی اندیشید. و فقط اگر یک تخصصی در این حوزه داشته باشید، خودتان را لایق آن جایگاه میدانید.
اما مهم است بدانید که تنها تخصص کافی نیست و لازم است تا روحیه کارآفرینی و مدیریتی هم داشته باشید.
در جلسات مشاوره تعیین شغل که برای خانم ها در آکادمی پاکراه برگزار میشد، معمولا با یک جمله تکراری مواجه میشدم و اینکه تخصص من به مانند مثال “در کاشت ناخن، میکاپ، پاکسازی” خیلی بهتر از تمامی کارمندان و حتی صاحب آن مرکز زیبایی است، چرا خودم این شغل را راه اندازی نکنم؟
بذارید یک مثال هم از جلسات مشاوره تعیین شغل برای آقایان بزنم. بیشتر آقان تمایل به راه اندازی شغل های مرتبط با خوراکی هستند. آن ها هم دقیقا همچین تفکری دارند و به این دلیل که برای تفریح در این مکان ها حضور پیدا میکنند و از نزدیک و به ظاهر این شغل را بررسی میکنند، تمایل به راه اندازی رستوران، فست فود، آبمیوه فروشی و … را دارند.
اکثر آقایانی هم که برای انتخاب شغل مشاوره دریافت میکنند، یک جمله تکراری میگویند، رستوران داری، آبمیوه فروش یا … که کاری ندارد.
مثال های دیگر که در زمان مشاوره برای انتخاب کسب و کار با آن مواجه شدم:
- آقا نمیدونی تولیدی جوراب چه سودی داره!
- پسر خاله من از تولید تجهیزات لوازم آزمایشگاهی به همه چی رسید!
- دوستم آرایشگاه زد و الان خرج خانوادش هم میده!
- یکی از دوستام صبح تا ظهر داخل گلخونشه و بعدش با اسنپ کار میکنه!
برای انتخاب شغل بسیار مهم است که آن شغل را بشکافید و به بخش های مختلف (مشتریان، بازاریابی، منابع انسانی، فروش، جذب و نگهداشت) تقسیم کنید و سپس با جزئیات آنالیز کنید. همین الان به پنج انگشت دستان خودتان نگاه کنید. آیا همه یک شکل هستند؟ آیا رفتار شما شبیه خواهر با برادرتان است؟ آیا شخصیت فردی شما به مانند پسر خاله تان است؟ طبیعتا خیر. این افراد نزدیکترین شخص از لحاظ ژنتیک به شما میباشند، ولی صرفا قرار نیست به مانند شما رفتار کنند. حالا چطور شما هم میتوانید به مانند آن صاحب کسب و کار موفق رفتار کنید.
تفاوت های فردی را فراموش نکنید. خودتان را پایین تر، بالا تر و هم تراز هیچ صاحب کسب و کاری نبینید. خودتان را بشناسید و وطابق با مهارت و علایقتان کاری را انتخاب کنید. اگر کاری با علاقه انتخاب کنید و عاشقانه آن را دنبال نمایید، بدون شک موفق میشوید، ولی اگر صرفا نگاه مالی به انتخاب شغل داشته باشید، احتمال موفقیت شما کمتر خواهد بود.
شغل کارمندی یا کسب و کار خودم؟
راه اندازی یک کسب و کار همه چی نیست. شما باید به خودتان نگاه کنید، چه شخصیتی دارید؟ از چه هوشی برخوردارید؟ چه روحیه ای دارید؟ چه هدفی دارید؟ به چه میزان، کار و تفریحات برای شما مهمه؟
یک کارمند میتواند موفق تر از صاحب یک کسب و کار باشد. موفقیت در چیست؟ آیا فقط کسب درآمد مهمه؟ آیا فقط باید کار کرد و از زندگی لذت نبرد؟
ما تو ایران زندگی میکنیم و درآمد یک کارمند کفاف هزینه های زندگی را نمیدهد و این را میدانم.
اما اولا همه چیز پول نیست و دوما هیچ تضمینی نیست که یک کارمند موفق، صاحب موفقی هم در کسب و کارش باشد. اگر فقط به آن وجه از درآمدزایی فکر میکنید، در کنار کارمندی بهتر است شغل دومی داشت باشید تا وارد یک کسب و کار شوید و در آن شکست بخورید.
من تمام این موارد را با این نگاه به شما میگویم که فقط تخصص کافی نیست. اگر کارمند هستید، تخصص دارید، روحیه کارآفرینی و مدیریتی هم دارید، همین امروز استعفا دهید و کسب و کار خودتان را راه اندازی نمایید.
آیا برای انتخاب شغل نیاز است تا از شهر خودم مهاجرت کنم؟
حتما بارها به این موضوع فکر کرده اید که تهران چه چیزهایی دارد که شهر شما ندارد. درسته تهران خیلی چیزها دارد ولی خیلی چیزها هم ندارد.
تهران در کنار ساختمان های مدرن، پاساژهای زیبا، امکان عمومی، آلودگی هوا، ترافیک، شلوغی، ازدحام، استرس و خیلی چیزهای دیگه هم دارد که شما فقط آن بخش از زیبایی را میبینید. مثل ظاهر صاحبین کسب و کار موفق.
هزینه زندگی اعم از مسکن، خوراک، حمل و نقل و … در تهران به نسبت شهرهای دیگر ایران بسیار بیشتر است. برای مهاجرت درون کشوری، علاوهه بر درآمدزایی به هزینه های دیگر هم فکر کردید؟ آیا فقط در تهران میشود پیشرفت کرد؟
امروزه به لطف اینترنت، مشاغل ریموت بیشتر شده اند و همینطور اکثر متخصصین در حوزه دیجیتال مارکتینگ دور کاری میکنند. همین طور به لطف شبکه های اجتماعی بسیاری از مردم محصول خود را از همان طریق میفروشند و دیگر نیازی به محل کار فیزیکی نمیباشد و فقط در خانه خود در آمدزایی میکنند. در ضمن شرکت های پستی به مانند تیپاکس فاصله را بی معنا کرده اند.
اما موضوع پیشرفت که در اکثر مهاجرت ها مطرح میشود، چیست؟
درسته در تهران به دلیل مشاغل بزرگ تر، پیشرفت زود تر حاصل میشود. اما یک موضوع!
بازار به عرضه و تقاضا وابسته است. در تهران به همان اندازه که عرضه بیشتر است، تقاضا هم بیشتر است. در شهر شما هم به همان اندازه که عرضه کمتر است تقاضا هم کمتر است. به نسبت عرضه و تقاضا رقابت کم یا زیاد میشود. شما در شهر خودتان رقابت کمتری را تجربه خواهید کرد و اگر نوآوری و خلاقیت در فروش محصول یا خدمت خودتان داشته باشید، سهم بیشتری از بازار را از آن خودتان خواهید کرد.
همچنین هزینه تبلیغات، نیروی انسانی، اجاره محل کار، مسکن و … در شهر شما کمتر میباشد.
شخصی را در نظر بگیرید که در تهران با ماهی 15 میلیون تومان حقوق کار میکند و ساکن کرج است. این فرد تقریبا 4 ساعت از زمان خود را صرف رفت و آمد میکند. فارغ از زمان چقدر از لحاظ روی و فیزیکی تحت فشار قرار میگیرد. اگر در شهر کرج ماهی 8 میلیون هم دریافت کند و آن 4 ساعت را صرف رُشد شخصیتی و دانش خود بکند، بعد از یکسال با احتساب روزهای کاری تقریبا 1100 ساعت برای کسب دانش خود وقت گذرانده است.
حالا بعد از یکسال با احتساب رُشد دانش خود، میتواند در یک موقعیت شغلی بهتر و در شهر خودش مشغول به کار شود.
شخصی را در نظر بگیرید که از شهر یاسوج برای کار به تهران مهاجرت میکند. اما دیگر خبری از خانه شخصی خودش، خانواده اش نیست و لازم است تا هزینه ای بابت اسکان در شهر تهران پرداخت کند. هزینه تغذیه هم بر دوش خودش میباشد و دیگر خبری از هزینه های اشتراکی خانواده نیست. هزینه رفت و آمد از محل اسکان تا محیط کاری هم در نظر بگیرید. چالش های مهاجرت و دوری از خانواده هم اضافه میشود.
تمام این هزینه های مالی و روحی را که از فیش حقوقی کم کنید، تفاوتی با درآمد زایی از شهر خودش نمیکند.
اما تفاوت های دیگری هم وجود دارد. آن شخص در شهر قریبی نیست، هوای بهتری استشمام میکند، درگیر شلوغی های تهران نیست، در کنار خانواده اش با زمانی که برای آن باقی میماند برای رُشد فردی خود تلاش میکند. و مهم تر اینکه در همان شهر هم میتواند موفق باشد.
حالا فرض کنید که تمامی این افراد در شهر خود حضور دارند و به تهران مهاجرت نمیکنند. تقاضا برای خرید یا خدمت در آن شهر بالا میرود و حالا عرضه کننده برنده است.
بیاید این تفکر را که فقط کار در تهران است از خودمان دور کنیم و به دیگران هم انتقال دهیم.
اصطحلاک آدم ها از وسیله ها مهم تره!
دلم نیومد در این مطلب از مشاوره انتخاب شغلی به این موضوع نپردازم که به فکر خودمون باشیم، وسیله ها جان ندارند.
ما ایرانی ها وقتی میخواهیم با ماشین کار کنیم، به فکر اصطحلاک خودرو هستیم اما به اصطحلاک خودمون فکر نمیکنیم. ما ایرانی ها حاضریم روی مبلی بشینیم که روکش پلاستیکی دارد و کمرمون خیس عرق بشه، اما حاضر نیستیم کوچکترین خدشه ای به مبل وارد بشه.
ما آنقدری که به فکر نگهداری از گوشی موبایلمان هستیم به فکر نگهداری از خودمان نیستیم.
آقایانی که در اسنپ کار میکنید، چقدر اصطحلاک خودتان به نسبت ماشین برای شما اهمیت دارد؟ آقایان یا خانم هایی که محیط کار شما در تهران است، اما خودتان در کرج ساکن هستید، چقدر اصطحلاک خودتان اهمیت دارد؟
عزیزان من کار بخشی از زندگی ما است و همه چی نیست. شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران را من هم درک میکنم. ولی یادتان باشد ما فقط یکبار به این دنیا می آییم و رفتن ما هم دیر نیست.