تغییرات سریع در بازار، نیازهای متغیر مصرفکنندگان و ظهور فناوریهای نوین، شرکتها را وادار به بازنگری در هویت و استراتژیهای برند خود میکند. ریبرندینگ به عنوان یک فرآیند استراتژیک، به شرکتها این امکان را میدهد تا تصویر جدیدی از خود ارائه دهند و با ایجاد تمایز نسبت به رقبا، جایگاه خود را در بازار تقویت کنند.
در این مقاله از آکادمی کسب و کار پاکراه، به بررسی و مقایسه روشها و نتایج ریبرندینگ در چند شرکت بزرگ خواهیم پرداخت تا به خوبی با اهمیت این موضوع و تاثیر آن روی موفقیت تجاری شرکت آشنا شوید؛ همچنین با نگاهی به مثالهای موفق، سعی خواهیم کرد تا عواملی را که در موفقیت یا شکست ریبرندینگ نقش دارند، شناسایی کنیم.
همراهان عزیز، توصیه میکنیم تا انتها همراهمان بمانید و اگر نیاز به راهنمایی داشتید، سوالات خود را در کامنتهای همین مقاله یا بخش پرسش و پاسخ سایت مطرح کنید.
- ریبرندینگ یعنی چه؟
- هدف از ریبرندینگ چیست؟
- تاثیر یک ریبرندینگ خوب
- بهترین زمان ریبرندینگ
- آنچه قبل از تغییر برند باید بدانید
- استراتژی ریبرندینگ
- مراحل ریبرندینگ
- بررسی و تحقیق
- توسعه هویت برند
- توسعه عناصر برند
- اجرای بررسی اولیه
- ایجاد گایدلاین جدید
- ایجاد داراییهای جدید
- توسعه برنامه ارتباطات
- اشتراک گذاری داخلی برند
- بررسی نمونههای موفق ریبرندینگ
- دیجی کالا
- کاله
- اسنپ
- همراه اول
- اپل
- رولزرویس فانتوم
- اینستاگرام
- کوکاکولا
- مقایسه ریبرندینگ شرکتهای بزرگ
- از چه کسی مشاوره بگیریم؟
ریبرندینگ یعنی چه؟
تغییر برند یا همان ریبرندینگ (Rebranding)، یک فرآیند استراتژیک است که در آن یک کسب و کار تصویر شرکت خود را تغییر میدهد. این کار ممکن است با اهدافی مثل ایجاد هویت جدید در ذهن مصرفکنندگان، سرمایهگذاران، مشتریان بالقوه و سایر ذینفعان انجام شود.
فرایند تغییر برند ممکن است شامل تغییر نام، لوگو، هویت بصری، ماموریت یا کل معماری برند شرکت باشد و منعکس کننده تغییرات اجتماعی، فرهنگی، رقابتی و ژئوپلیتیکی و همچنین احساسات و روندهای مصرفکننده خواهد بود.
دو سطح از ریبرندینگ وجود دارد:
- ریبرندینگ کامل: شامل بازنگری جامع هویت برند شرکت است که شامل نام، لوگو، بیانیه ماموریت و استراتژی کلی برند جدید میشود.
- ریبرندینگ جزئی: بیشتر یک نوسازی یا بهروزرسانی سبک است که با هدف مدرنسازی و صیقل دادن هویت برند موجود بدون تغییر جوهره اصلی آن انجام میشود.
نکته مهمی که باید بدانید این است که:
در جهان امروز، ریبرندینگ یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت پویا برای بقا، رشد و رقابت است.
هدف از ریبرندینگ چیست؟
هدف از ریبرندینگ، تغییر و بروزرسانی تصویر، هویت و استراتژی یک برند است. این فرآیند میتواند به دلایل مختلفی انجام شود که مهمترین آنها، شامل موارد زیر هستند:
- اگر بازار هدف یا نیازهای مشتریان تغییر کرده باشد، ریبرندینگ میتواند به شرکت کمک کند تا خود را با این تغییرات سازگار کند.
- در صورت افزایش رقابت در صنعت، ریبرندینگ میتواند به تمایز برند از رقبای خود کمک کند.
- اگر برند دچار آسیب دیدگی یا تصویر منفی شده باشد، ریبرندینگ میتواند به بازسازی اعتبار و اعتماد مشتریان کمک کند.
- اگر یک برند تصمیم به گسترش دامنه محصولات یا خدمات خود بگیرد، ممکن است نیاز به تغییر هویت برند داشته باشد.
- برای جذب نسلهای جدید مشتریان، برندها ممکن است نیاز به نوآوری و بهروزرسانی هویت بصری و پیامهای خود داشته باشند.
- خرید و فروش شرکتها و تغییر در مدیریت نیز ممکن است نیاز به ریبرندینگ را ایجاد کند.
تاثیر یک ریبرندینگ خوب
یک بازسازی برند خوب میتواند جان تازهای به یک کسبوکار ببخشد و مزایای کوتاهمدت و بلندمدتی را به همراه داشته باشد. در اینجا، به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
1. افزایش آگاهی از برند
یک ریبرندینگ معمولا افزایش کوتاهمدتی در آگاهی از برند ایجاد میکند که ممکن است به صورت افزایش جستجوی برند یا بازدید مستقیم از سایت شرکت شما مشاهده شود.
دلیل این امر این است که ریبرندینگ اغلب با ارتباطات خارجی زیادی در مورد برند جدید همراه است و آن را در ذهن مشتریان و سایر افراد در شبکه شما قرار میدهد.
به گفته رادون گلاور، مدیرعامل جگوار، تولیدکننده خودروهای لوکس، «جگوار برندی بود که تا حد زیادی در جامعه امروز کم اهمیتتر میشد».
هنگامی که این شرکت در نوامبر ۲۰۲۴ ریبرندینگ کامل خود را اجرا کرد، آگاهی و توجه به برند افزایش یافت: «به مدت سه روز، به وایرالترین بحث روی کره زمین تبدیل شد.»
اما اگر ریبرندینگ به طور ضعیفی مدیریت شود، این افزایش آگاهی میتواند مانند یک بررسی خصمانه به نظر برسد. تغییر برند جگوار همه را به صحبت واداشت و برای آنها جنجال و واکنشهای شدید به تغییر برند ارزش تأثیرگذاری را داشت، اما ممکن است شرکتهای دیگر از چنین واکنش متفاوتی به تغییر برند استقبال نکنند.
2. جایگاه رقابتی بهبود یافته
یک هویت برند مدرن، منسجم و بهروز میتواند به شرکتها کمک کند تا در یک بازار شلوغ برجسته شوند و جایگاه خود را در برابر رقبا تقویت کنند. همچنین به تقویت جایگاه برندها در بازار و ایجاد تابآوری در دوران سخت اقتصادی کمک میکند.
۸۸٪ از مدیران ارشد بازاریابی میگویند: «سرمایهگذاری در برندسازی، کلید ایجاد یک برند تابآور در دوران عدم قطعیت اقتصادی است.»
3. تقویت وفاداری و اعتماد مشتری
یک تغییر برند موفق میتواند روابط شرکتها با مشتریانشان را تقویت کند (یا در برخی موارد، دوباره شعلهور کند). یک برند تازه میتواند باعث شود که شرکت قابل اعتمادتر، اصیلتر و با ارزشهای مصرفکنندگان هماهنگتر به نظر برسد.
خردهفروش مد لوکس Burberry فراز و نشیبهای بازسازی برند را تجربه کرده است. پس از معرفی یک برند مدرن در سال ۲۰۱۸، Burberry در سال ۲۰۲۳ دوباره برند خود را بازسازی کرد تا به ریشههای خلاقانه خود بازگردد.
جاناتان آکروید، مدیرعامل این شرکت، گفت که آنها “عملکرد بالاتری از نظر وضوح برند و بهبود تعامل با برند” را مشاهده کردهاند؛ زیرا مصرفکنندگان احساس میکنند که این تغییر جایگاه، بیان اصیلتری از هویت برند است.
4. تقویت رشد و نوآوری
بازسازی برند به موقع میتواند شرکت را به عنوان یک شرکت نوآور و آیندهنگر معرفی کند. این موضوع میتواند به آینده کسب و کار کمک کند و راه را برای گسترش به بازارهای جدید، عرضه محصولات جدید و در نهایت افزایش رشد درآمد هموار نماید.
وقتی وایز (Wise) تغییر برند داد (که شامل تغییر نام از TransferWise به فقط Wise بود)، متوجه شد که «مردم به چیزی بیش از انتقال پول نیاز دارند»؛ بنابراین برند و نام قدیمیاش رشد بلندمدت آن را محدود میکرد.
این مجموعه از زمان تغییر برند، محصولات خود را متنوع کرده و حسابها و کارتهای چند ارزی و حسابهای تجاری را به طیف محصولات خود اضافه کرده است.
چه زمانی به ریبرندینگ نیاز دارید؟
تغییر برند یک سرمایهگذاری جدی است، اما میتواند تاثیر زیادی بر کسب و کار شما بگذارد. اگر در حال سبک سنگین کردن این موضوع هستید که آیا تغییر برند حرکت مناسبی برای کسب و کار شماست یا خیر، موارد زیر را در نظر بگیرید:
- ارتباطات از دست رفته: آیا برند فعلی شما برای جذب مخاطبان هدف خود با مشکل مواجه است؟
- پیامهای متناقض: آیا برند فعلی شما دیگر منعکس کننده ارزشهای اصلی، ماموریت یا هدف شرکت شما نیست؟
- اشتباهات بازار: آیا برند شما در ارتباط با بازاریابی عقب مانده است یا سهم بازار را به رقبای نوظهور واگذار میکند؟
- سردرگمی بین رقبا: آیا متمایز کردن برند شما از سایر رقبا و فعالان بازار دشوار است؟
- غلبه بر عملیات: آیا تیمها برای دستیابی به ثبات برند تلاش میکنند و این منجر به شناخت و یادآوری ضعیف برند میشود؟
اگر پاسختان به این سوالات مثبت است، شاید وقت آن رسیده که روی تغییراتی در برند خود فکر کنید.
برای اینکه مطمئن شوید زمان تغییر برندتان فرا رسیده یا خیر، پیشنهاد میکنیم حتما با کارشناسان مجرب آکادمی پاکراه مشورت کنید.
آنچه قبل از تغییر برند باید در نظر بگیرید
تغییر برند یک سرمایهگذاری قابل توجه است؛ بنابراین قبل از شروع این کار، باید به خوبی همه جوانب را بسنجید تا مطمئن شوید که این کار ارزش سرمایهگذاری را دارد یا خیر.
برای این منظور، نکاتی که در ادامه بیان میکنیم را مد نظر قرار دهید.
1. به ریسکهای موجود توجه کنید
تغییر برند میتواند به دلایل زیر برای کسبوکارها یک ریسک باشد:
1.1. از دست دادن شناخت برند:
- اگر طراحی تغییر برند شما با طراحی قدیمیتان خیلی متفاوت باشد، مخاطبان شما ممکن است آن را نشناسند و به محصولات و خدمات رقبا روی آورند.
- این میتواند منجر به از دست دادن ارزش ویژه برند و سهم بازار شود.
1.2. از دست دادن مشتریان وفادار:
- تغییر شدید برند میتواند مانند خیانت به رابطهای باشد که مشتریان با یک برند دارند.
- اگر تغییر برند با تغییر در موقعیت بازار همراه باشد، احتمال این ریسک بیشتر است.
1.3. کاهش ترافیک سایت:
- تغییرات در نام شرکت، نام محصول یا نام دامنه میتواند به طور قابل توجهی بر ترافیک وبسایت تاثیر بگذارد.
- در صورت عدم مدیریت دقیق تغییرات برند، سالها زحمت مربوط به پروژه سئو از بین خواهد رفت.
- این موضوع میتواند به کاهش ترافیک وب و مشتریان بالقوه منجر شود.
2. مخاطب خود را درک کنید
برای اطمینان از اینکه بازسازی برند شما با استقبال مثبتی مواجه میشود، باید مخاطبان خود را درک کنید. یعنی از خود بپرسید مشتریان شما چه چیزی را در مورد برند شما دوست دارند و چه انتظاری از شما دارند؟
3. همسویی کارکنان را ارزیابی کنید
کارکنان یک شرکت، خط مقدم آن شرکت هستند و نقش مهمی در تجسم و انتقال برند به مشتریان دارند؛ به همین خاطر، برای موفقیت بازسازی برند شما، مشارکت داخلی ضروری خواهد بود.
اگر کارکنان احساس کنند که با هویت جدید ارتباط ندارند، یا در درک و درونیسازی ارزشها و پیامهای برند جدید مشکل دارند، پس به احتمال زیاد مشتریان هم همین برخورد را نسبت به تغییرات برند خواهند داشت.
4. تخصیص منابع را بررسی کنید
یک تغییر برند نیاز به زمان و تعهدات بودجهای قابل توجهی دارد. برای توسعه هویت برند جدید شما و سپس بهروزرسانی تمام مواد داخلی و خارجی برای انعکاس آن برند جدید، کار زیادی لازم است.
- اگر تغییر برند خود را به صورت داخلی انجام دهید، همه این کارها برای تیم بازاریابی یا برند شما انجام میشود و ظرفیت آنها را برای پشتیبانی از سایر پروژههای کلیدی محدود میکند.
- اگر آن را به یک آژانس یا شریک دیگر برونسپاری کنید، این یک هزینه قابل توجه است و به پشتیبانی و نظارت زیادی از تیم داخلی شما نیاز دارد.
هزینههای مورد انتظار تغییر برند را در برابر بازگشت سرمایه پیشبینی شده آن محاسبه کنید.
همچنین باید در نظر بگیرید که تغییر برند چگونه بر اهداف استراتژیک بزرگتر شرکت تأثیر میگذارد، چه مثبت (مانند ورود روانتر به یک بازار جدید) و چه منفی (کاهش ظرفیت داخلی برای کار روی پروژههای کلیدی بازاریابی).
اگر تاثیرات منفی تغییر برند بیشتر است یا اینکه منابعی که به آن اختصاص میدهید در مقابل سودی که به دست میآورید ارزشش را ندارد، پس این کار ایده خوبی نخواهد بود.
تدوین استراتژی ریبرندینگ در 5 مرحله
به جای اینکه مستقیما به سراغ تغییرات بزرگ و خلاقانه در برندتان بروید، قبل از هر چیزی لازم است که استراتژی ریبرندینگ خود را توسعه دهید.
شروع فرآیند بازسازی برند با تحقیق، تجزیه و تحلیل و تعیین هدف، به برند در ادامه مسیر کمک زیادی خواهد کرد، زیرا به دنبال به حداکثر رساندن شانس یک اجرای موفق و روان است. استراتژی بازسازی برند شما باید شامل موارد زیر باشد:
1. درک نیازهای کسبوکار:
نیازهای کسبوکاری که این ریبرندینگ را هدایت میکند، چیست؟
مطمئن شوید که مزایای مورد انتظار و بازگشت سرمایه را درک میکنید و همچنین خطرات احتمالی ناشی از بازسازی برند خود را در نظر میگیرید.
2. تعیین اهداف واضح و عملی:
داشتن اهداف واضح و قابل اجرا میتواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید که بازسازی برند، فرصتهای تجاری ملموسی را ارائه میدهد و فقط یک پروژه بیهوده نیست.
3. انجام ممیزی برند:
ممیزی برند، نگاهی استراتژیک به برند موجود و عملکرد آن میاندازد تا فرصتهای بهبود را شناسایی کند.
یک ممیزی جامع بر سه حوزه اصلی ثبات، دیده شدن و شهرت تمرکز دارد.
4. شناسایی مخاطب هدف:
بازار هدف یک برند نه تنها بر استراتژی پشت هویت جدید، بلکه بر جهت خلاقانهای که در پیش خواهد گرفت نیز تاثیر میگذارد.
5. تحلیل موقعیت رقبا:
انجام تجزیه و تحلیل عمیق رقبا، راهی عالی برای کسب بینش در مورد نقاط قوت و ضعف یک برند، قبل و بعد از تغییر است. این امر میتواند به یک برند اجازه دهد تا بسته به هدف تغییر برند، تمایز یا روندهای بازار را هدف قرار دهد.
اجرای ریبرندینگ در 8 مرحله
پس از انجام تحقیقات اولیه و هماهنگی داخلی در استراتژی بازسازی برند خود، زمان شروع فرآیند بازسازی برند فرا رسیده است. برای شروع ریبرندینگ، کافیست مراحل زیر را دنبال کنید.
1. بررسی و تحقیق در مورد وضعیت فعلی
قبل از هر چیزی، باید نقاط ضعف و قوت برند فعالی را شناسایی کنید. این کار شما در شناسایی زمینههای بهبود و همچنین مؤلفههایی برای حفظ ارزش ویژه برند قابل توجه که به ویژه با مشتریان طنینانداز میشود، کمک میکند.
همچنین باید بازار را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید چه روندهایی در صنعت شما در حال ظهور است و چگونه انتظارات مشتری در حال تغییر است.
2. توسعه هویت برند
مرحله بعدی تفکر خلاقانه سطح بالا است که در آن هویت برند خود را دوباره تعریف میکنید.
- ماموریت، چشمانداز و ارزشهای جدید یا اصلاحشده شرکت چیست؟
اینها بخشهای اصلی هویت برند شما هستند، بنابراین وقتی این موارد را مشخص کردید، به هدایت و شکلدهی بقیه روند بازسازی برند شما کمک خواهد کرد.
3. توسعه عناصر اصلی برند
عناصر اصلی که نمایانگر برند شما هستند را توسعه دهید یا مجددا طراحی نمایید. این عناصر عبارتند از:
- لوگوها
- پالتهای رنگی
- فونتها و تایپوگرافی
- تگلاینها
- صدای برند
- نقوش بصری
- آیکونها
این عناصر باید طوری به نظر برسند که گویی به طور واقعی با ارزشهای برند جدید و هویت بصری شما ارتباط برقرار میکنند تا به ایجاد یک برند منسجم کمک کنند.
4. اجرای یک بررسی اولیه
وقتی این عناصر کلیدی را جمعآوری کردید، چند نفر از ذینفعان اصلی را دعوت کنید تا برند بازطراحی شده را مرور کنند. هر کدام از این ذینفعان، دیدگاهها و نظرات متنوعی درباره برند جدید شما خواهند داشت و ممکن است مشکلات پنهانی را شناسایی کنند تا برای رفع آنها چارهای پیدا کنید.
5. ایجاد دستورالعملهای برند جدید
دستورالعمل یا همان guidelines برند، مجموعه قواعدی است که نحوه ظاهر و صدای برند شما در رسانهها و نقاط تماس مختلف، از پستهای شبکههای اجتماعی گرفته تا ارائههای فروش را مشخص میکند.
حتما راهنمای برند خود را بهروز کنید تا با برند جدیدتان همخوانی داشته باشد، و آنها را به ذینفعان کلیدی در سراسر کسبوکار ارسال کنید.
6. ایجاد داراییهای برند جدید
تمام داراییهای اصلی برند خود را بهروزرسانی کنید تا از عناصر برند جدید شما استفاده کنند. این داراییها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- وب سایت
- اپلیکیشنها
- پروفایلهای رسانههای اجتماعی
- مطالب بازاریابی
- بستهبندی محصول
- ضمانت فروش
- امضاهای ایمیل
- قالبهای خبرنامه
- لیستها در دایرکتوریهای تجاری
ممکن است بخواهید قبل از شروع بازسازی برند، همه چیز را بهروزرسانی کنید، یا ممکن است ترجیح دهید یک لیست اولویتبندی تهیه کنید و فقط موارد با اولویت بالا را از قبل بهروزرسانی کنید، سپس در روزهای بعد بقیه لیست را بررسی کنید.
7. توسعه برنامه ارتباطات برند
یک برنامه جامع برای معرفی داخلی و خارجی برند جدید خود تدوین کنید. این کار برای حفظ محبوبیت و شهرت برند و اطمینان از هماهنگی بین کارکنان، ذینفعان و مشتریان اهمیت زیادی دارد.
عناصر اصلی برنامه ارتباطی شما باید شامل موارد زیر باشد:
- اطلاع رسانی داخلی درباره برند جدید
- اطلاع رسانی خارجی مثل انتشار خبر در رسانهها یا پست در وب سایت
- انتشار بیانیههای مطبوعاتی برای اعلام بازسازی برند
- پستهای شبکههای اجتماعی درباره بازسازی برند
- ارسال ایمیل خبرنامه برای مشتریان
معمولا برنامه ریزی درست برای انجام این وظایف به عهده مدیر برنامه ریزی و مدیر بازاریابی یا مدیر شبکه های اجتماعی (در صورت موجود بودن) خواهد بود.
8. اشتراک گذاری برند به صورت داخلی
در جریان قرار دادن کارکنان و نمایندگان برند درباره تغییرات، آنها را هیجانزده کنید. درگیر کردن آنها قبل از اعلام رسمی برند جدید، کمک میکند بدانند چه انتظاری داشته باشند و چگونه با مشتریان درباره هویت جدید صحبت کنند.
وقتی برند شما آماده راهاندازی شد، یک اعلام داخلی درباره بازسازی برند انجام دهید. راهنمای برند بهروز شده خود را به اشتراک بگذارید و مطمئن شوید که همه میدانند نباید از آیتمهای قدیمی برند استفاده کنند.
بررسی نمونههای موفق ریبرندینگ در دنیا و ایران
برای درک بهتر ریبرندینگ، در اینجا برایتان مثالهای موفقی از این اقدام توسط شرکتهای ایرانی و خارجی میزنیم.
1. دیجی کالا
دیجی کالا در ابتدا فروشگاه تخصصی کالاهای دیجیتال مانند دوربین و موبایل بود.
با ریبرندینگ و بازتعریف هویت برند، این پلتفرم به یک مارکت پلیس جامع تبدیل شد که تقریبا همه نوع کالایی را ارائه میدهد.
تغییرات:
- طراحی جدید لوگو و رابط کاربری سایت
- گسترش تنوع کالا
- توسعه محتوای ویدیویی و نقد و بررسیها
- توسعه برندهای زیرمجموعه مثل دیجی استایل، دیجی پی و دیجی کالا فِرِش
نتیجه:
افزایش سهم بازار و تثبیت جایگاه به عنوان رهبر بازار تجارت الکترونیک در ایران
2. کاله
کاله در ابتدا یک برند لبنیات سنتی و با طراحی بستهبندی ساده بود. اما این برند با تمرکز بر کیفیت، تنوع محصولات و طراحی مدرن بستهبندی، برند خود را محبوبتر کرد تا جایی که امروزه علاوه بر بازارهای داخلی، در بازارهای خارجی هم طرفدار دارد.
تغییرات:
- بستهبندیهای مدرنتر و جذابتر
- توسعه برندهای زیرمجموعه مانند کاله پرو (محصولات ورزشی و پروتئینی)
- حضور بینالمللی در بازارهای اروپا و آمریکا
نتیجه:
تبدیل شدن به یکی از برندهای ایرانی با شهرت جهانی در حوزه لبنیات
3. اسنپ
اسنپ در ابتدا یک اپلیکیشن حملونقل ساده با نام “تاکسییاب” بود، اما بعد از ریبرندینگ، به “اسنپ” تغییر نام داده و به یک سوپر اپلیکیشن تبدیل شد.
تغییرات:
- تغییر نام برند
- توسعه خدمات (اسنپ پی، اسنپ فود، اسنپ مارکت، اسنپ دکتر، اسنپ تریپ و…)
- هویت بصری یکپارچه
نتیجه:
تبدیل شدن به یکی از پرکاربردترین اپلیکیشنهای کشور با برند شناخته شده
4. همراه اول
همراه اول نخستین اپراتور تلفن همراه در ایران بود که سالها به صورت انحصاری فعالیت میکرد اما ورود اپراتورهای رایتل و ایرانسل، باعث شد این برند برای حفظ محبوبیت خود، دست به تغییراتی بزند.
تغییرات:
- بازطراحی کامل لوگو شامل حذف نمادهای قدیمی، استفاده از فرمهای ساده و رنگهای گرم و مدرن (آبی و نارنجی).
- تغییر شعار به “هیچکس تنها نیست” برای ارتباط احساسیتر با مخاطب
- توسعه خدمات دیجیتال مثل اپلیکیشن همراه من
- بازاریابی احساسی در کمپینهای اجتماعی و ملی (رمضان، نوروز، تیم ملی فوتبال، بحران کرونا)
- گسترش برندهای زیرمجموعه مانند شاد (آموزش مجازی) و مبین نت
نتیجه:
حفظ سهم بازار، بهروز شدن تصویر برند در ذهن مخاطبان، افزایش ارتباط با نسل جوان و ارتقای جایگاه همراه اول بهعنوان رهبر فناوری در کشور
بیایید نگاهی هم به ریبرندینگ شرکتهای خارجی داشته باشیم.
5. اپل (Apple)
در دهه ۱۹۹۰، اپل با محصولات پراکنده، هویت برند ضعیف و عدم تمایز در بازار، برندی در آستانه ورشکستگی بود. اما با بازگشت استیو جابز در سال ۱۹۹۷، این برند یک ریبرندینگ گسترده را آغاز کرد و هم اکنون یکی از بزرگترین برندهای جهان است.
تغییرات:
- لوگو
- معرفی محصولات جدید
- کمپینهای تبلیغاتی قدرتمند مثل «Think Different»
- تغییر تجربه کاربری
نتیجه:
تبدیل به یکی از باارزشترین برندهای جهان، با وفاداری فوقالعاده مشتری و جایگاه نمادین در حوزه فناوری و طراحی
6. رولزرویس فانتوم (Phantom – Rolls-Royce)
فانتوم نماد تجمل سنتی و لوکسگرایی کلاسیک بود، اما برند رولزرویس بیشتر مورد علاقه قشر مسنتر قرار داشت. با تملک رولزرویس توسط BMWسبک مدرن و سنتی با هم تلفیق شدند و انقلابی در این خودروها شکل گرفت.
تغییرات:
- طراحی دوباره مدلهای لوکس فانتوم به شکلی جسورانه
- استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته
- کمپینهای بازاریابی هدفمند برای جذب ثروتمندان جوانتر (نسل میلیاردرهای جدید)
نتیجه:
حفظ اصالت و تاریخچه برند همراه با ارتقای تصویری مدرنتر، افزایش فروش و محبوبیت در میان نسل جدید ثروتمندان و سلبریتیها.
7. اینستاگرام (Instagram)
اینستاگرام در ابتدا یک برنامه ساده برای اشتراک گذاری عکس بود که یک لوگو به شکل دوربین قدیمی داشت. با رشد کاربران، این برند در سال 2016 یک ریبرندینگ کامل اجرا کرد تا با هویت تصویری مینیمال و مدرن، تطبیق بیشتری با رشد و تحولاتش پیدا کند.
تغییرات:
- تغییر لوگو از تصویر دوربین رترو به یک آیکون ساده و مدرن
- بازطراحی رابط کاربری (رنگها، فونتها و مینیمال سازی کلی اپ)
- گسترش قابلیتها و افزودن استوری، IGTV، ریلز و لایو
نتیجه:
تثبیت جایگاه به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شبکههای اجتماعی دنیا
8. کوکاکولا (Coca-Cola)
کوکاکولا چندین بار ریبرندینگ انجام داده، اما یکی از مهمترین آنها در دهه ۲۰۱۰ اتفاق افتاد، زمانی که برند به سمت سادگی، احساسات انسانی و هماهنگی جهانی حرکت کرد.
تغییرات:
- بازگشت به طراحی کلاسیک لوگو با تاکید روی رنگ قرمز و فونت معروف برند
- طراحی بستهبندی یکپارچه برای تمام محصولات
- عرضه محصولات سالم تر مثل اب های طعم دار و نوشابههای کم کالری
نتیجه:
افزایش ارتباط احساسی با مخاطبان، حفظ جایگاه پیشتاز در بازار جهانی
مقایسه ریبرندینگ شرکتهای بزرگ
با مقایسه ریبرندینگ شرکتهای بزرگ کوکاکولا و اپل یا حتی برندهای ایرانی با همدیگر، میتوانید از آنها درس گرفته و پروژه تغییر برندتان را به شکل موثرتری اجرا کنید.
در جدول زیر، ریبرندینگ شرکتهای معروفی که در بخش قبل معرفی کردیم را با هم مقایسه کردهایم.
نام برند | اقدامات اصلی در ریبرندینگ | نتیجه |
1. دیجیکالا | گسترش خدمات به مارکت پلیس، طراحی جدید لوگو و UX، توسعه برندهای زیرمجموعه | افزایش سهم بازار و تثبیت جایگاه بهعنوان رهبر تجارت الکترونیک |
2. کاله | طراحی مدرن، صادرات، ایجاد زیربرندهایی مثل کاله پرو | برند ایرانی بین المللی با تصویر حرفهای |
3. اسنپ | تغییر نام، ساختار سوپراپ، هویت بصری جدید | تسلط بر بازار حمل و نقل و خدمات شهری |
4. همراه اول | بازطراحی لوگو، دیجیتالسازی خدمات | حفظ پیشتازی در بازار، جذب نسل جوان |
5. اپل (Apple) | تغییر لوگو، طراحی مینیمال، تمرکز روی UX، نوآوری | تبدیل شدن به با ارزشترین برند جهان |
6. فانتوم (Rolls-Royce) | طراحی جسورانه، فناوری مدرن، هدف قرار دادن ثروتمندان جوان | احیای تصویر برند در میان نسل جدید |
7. اینستاگرام | لوگوی مدرن، رابط مینیمال، افزودن استوری و ریلز | تثبیت جایگاه در برابر TikTok و توسعه کاربردها |
8. کوکاکولا | کمپینهای جهانی، طراحی سادهتر، تمرکز بر احساسات | حفظ جایگاه جهانی و جذب نسل جوان |
این جدول مقایسه، نشان میدهد که ریبرندینگ موفق صرفا یک تغییر ظاهری نیست، بلکه یک بازآفرینی استراتژیک در پاسخ به نیازهای بازار، تحولات فرهنگی و انتظارات کاربران خواهد بود.
بر همین اساس، ریبرندینگ زمانی ضروری میشود که برند:
- دچار کهنگی بصری یا مفهومی شده باشد (مثل همراه اول، اینستاگرام)
- بازار یا فناوری تغییر کرده باشد (مثل اپل یا اسنپ)
- بخواهد وارد بازارهای جدید یا بینالمللی شود (مثل کاله یا کوکاکولا)
تمام برندهای موفق پس از ریبرندینگ، به نتایج مشترک زیر دست یافتند:
- افزایش ارتباط با نسل جوان
- تطبیق با تحولات تکنولوژی و رسانههای اجتماعی
- ورود به بازارهای جدید یا حفظ جایگاه در بازار رقابتی
- ساخت برندهایی با هویت احساسی
- به دست آوردن یا افزایش وفاداری مشتریان
- چندبرابر شدن ارزش برند
پس به جرعت میتوان گفت برندهایی که توانستهاند از ریبرندینگ برای بازآفرینی خود استفاده کنند، جایگاه بهتری در ذهن مخاطب و بازار پیدا کردهاند.
برای ریبرندینگ موفق برند خود از چه کسی مشاوره بگیریم؟
در این مطلب سعی کردیم هرآنچه باید در خصوص ریبرندینگ و بازآفرینی برند خود بدانید را توضیح دهیم. همچنین به مقایسه ریبرندینگ برندهای بزرگ مثل کوکاکولا و اپل پرداختیم. در نهایت، اگر احساس میکنید شما هم در جایگاه درستی قرار ندارید و قصد دارید ریبرندینگ انجام دهید، میتوانید با کارشناسان ما در آکادمی پاکراه مشورت کنید.
ما بعد از بررسی وضعیت کلی کسب و کارتان، شما را آگاه میکنیم که آیا اصلا ریبرندینگ برایتان مناسب است یا خیر. همچنین مراحل انجام این کار را به شما توضیح خواهیم داد!
پس همین حالا با ما تماس بگیرید یا فرمهای مشاوره سایت را پر کنید.
روی دکمه «مشاوره آنلاین» کلیک کنید تا مهندس ایمان پاکراه و تیم آکادمی پاکراه بهصورت آنلاین و کاملاً رایگان راهنماییتان کنند.
مشاوره آنلاین