روی دکمه «مشاوره آنلاین» کلیک کنید تا مهندس ایمان پاکراه و تیم آکادمی پاکراه بهصورت آنلاین و کاملاً رایگان راهنماییتان کنند.
مشاوره آنلایندر دنیایی که کار کردن نه تنها یک وظیفه بلکه معیاری برای ارزشگذاری انسان ها شده، ناتوانی در کار کردن می تواند تجربه ای دردناک، شرم آور و گیج کننده باشد.
در این مقاله از آکادمی کسب و کار پاکراه، به شرح و روشن کردن وضعیت افرادی که به هر دلیلی اعم از جسمی، روانی و یا اجتماعی قادر به انجام کار نیستند، هر چند که میل درونی برای مفید بودن و مشارکت در جامعه را دارند، میپردازیم و به دور از قضاوت و شعار به لایه های پنهان این وضعیت نگاهی جامع می اندازیم. از فشارهای بیرونی گرفته تا جنگ های درونی، تا شاید بتوانیم درک روشنی از این پرسش پیدا کنیم که: چرا من نمیتوانم کار کنم؟
از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مطلب همراهمان بمانید و اگر به راهنمایی بیشتری نیاز داشتید، کامنت بگذارید یا در بخش پرسش و پاسخ سایت مطرح کنید!
منظور از کار کردن چیست؟
در جامعه امروزی، کار کردن (چه مرد، چه زن) را مساوی با ارزشمند بودن، مستقل بودن و مفید بودن میدانند. زمانی بود که فقط مردها باید کار میکردند و زندگی را تامین میکردند. این دیدگاه، به کار به عنوان یک منبع درآمد و برای ادامه زندگی نگاه میکند. اما همانطور که در مقاله اهمیت شغل داشتن توضیح دادیم، فقط یکی از دلایل کار کردن، درآمد داشتن است.
از کودکی همه ی ما با این پرسش مواجه شده ایم که: وقتی بزرگ شدی میخوای چه کاره شی؟ این سوال همواره این فراپیام را در خود داشته که زمانی که بزرگ شوی حتما باید شاغل شوی، و اگر شغلی نداشته باشی یا حتی در عالم کودکی در پاسخ به این سوال بگوبی “هیچ کاری دوست ندارم انجام بدم” همه تعجب خواهند کرد.
انگار که انسان بودن با کار کردن و عضوی از جامعه بودن گره خورده است. این نگاه باعث شده که کار نکردن به هر دلیلی که باشد، به عنوان یک نقص یا کمبود در نظر گرفته شود.
اما اینجا باید به موضوعاتی اشاره کنیم:
- آیا همه ی افراد توانایی کار کردن در هر شرایطی را دارند؟
- آیا کار نکردن همیشه نشانه تنبلی یا بی مسئولیتی است؟
- آیا اینکه نمیتوانم کار کنم موضوعی شخصی است یا خانوادگی و اجتماعی؟
شاید در نگاه اول پاسخ به این سوالات بسیار ساده باشد، اما همانطور که در ادامه خواهیم گفت اینطور نیست.

دلایل ناتوانی در کار کردن
وقتی کسی میگوید من نمیتوانم کار کنم، شاید اولین چیزی که به ذهنتان میرسد این باشد که “مگه میشه؟ حتما تنبل هستی”، یا “حتما برات اولویت نیست و نیاز نداری”. اما اینطور نیست؛ این ناتوانی حاصل ترکیبی از دلایل مختلف روانی، جسمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
| دلایل | توضیحات |
| 1. دلایل روانشناختی | اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، ADHD و شخصیت منفعل که انرژی و تمرکز را کاهش میدهند. |
| 2. کمالگرایی و ترس از شکست | ترس از انجام ناقص کار باعث به تعویق انداختن یا انجام ندادن آن میشود. |
| 3. دلایل جسمانی | مشکلات جسمی مثل کم کاری تیروئید، کمخونی، خستگی و کم خوابی که باعث کاهش انرژی و تمرکز میشوند. |
| 4. دلایل اجتماعی | نبود حمایت مناسب، ترس از قضاوت، دسترسی نداشتن به آموزش و محیط کاری نامناسب |
| 5. دلایل اقتصادی | نبود فرصت و امنیت شغلی، حقوق ناکافی، نبود حمایت مالی، رکود بازار و شرایط بد اقتصادی |
| 6. دلایل سیاسی | سیاستهای ناکارآمد، تبعیض، کمبود سرمایه گذاری و فساد |
در ادامه این دلایل را بررسی خواهیم کرد.
1. دلایل روانشناختی
فردی را تصور کنید که دارای اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب، اختلال تمرکز و توجه، وسواس فکری و… میباشد. این فرد اصلا توانایی و انرژی لازم برای کار کردن را نخواهد داشت. وقتی ذهن مانند ماشینی فرسوده از حرکت می ایستد، دیگر توان برنامه ریزی، پیگیری، یا حتی تحمل یک روز عادی کاری را هم ندارد.
- فردی را تصور کنید که افسرده است؛ این فرد احتمالا حتی نیازهای اولیه و ضروری خود را برآورده نمیکند و فقط زنده است. قطعا از این فرد نباید توقع کار کردن داشت، بلکه باید او را در مسیر بهبودی قرار داد و پس از آن و در گامهای بعدی موضوع کار کردن مطرح میشود.
- فردی را تصور کنید که دارای اختلال نقص در توجه و تمرکز ADHD است. این فرد اصلا نمیتواند روی یک موضوع بماند و دچار حواسپرتی زیادی است. مانند مثال قبل ابتدا باید با کمک متخصصین مشکل عدم توجه یا تمرکز خود را برطرف کند و بعد از آن به فکر انجام کاری باشد.
- فردی که دارای شخصیت اجتنابی و منفعل است، توانایی پذیرفتن مسئولیت را ندارد و نمیتواند به طور واضح و مستقیم مشکلات خود را بیان کند و این ممکن است باعث سوتفاهم در محیط کار شود. این شخص از برقراری ارتباط با دیگران و همکاران خود اجتناب میکند و رفتارها و شخصیتش بیشتر منفعل است تا فعال. همه این موارد میتواند دلیلی برای کار نکردن یک فرد باشد.

2. کمالگرایی و ترس از شکست
افراد کمالگرا تصور میکنند که اگر نتوانند کاری را به صورت کامل و بی نقص انجام دهند اصلا نباید آن کاررا شروع کنند. همین موضوع باعث به تعویق انداختن مداوم کارها و یا اصلا انجام ندادن و نیمه رها کردنش می شود.
به دلیل اینکه یکی از ویژگی های بارز افراد کمالگرا این است که تصور میکنند هیچوقت تلاش و کارشان کافی نیست، آن کار را اصلا شروع نمیکنند و فقط شروعش را به تاخیر می اندازند.
3. دلایل جسمانی
مشکلات جسمی مثل کم کاری تیرویید،کم خونی، کمبود ویتامین ها، خستگی و درد مزمن یا حتی کم خوابی باعث کاهش انرژی و تمرکز میشود؛ اگر فردی توانایی تمرکز و مدیریت خود و زمان را نداشته باشد، ممکن است در شروع یا ادامه دادن کار دچار مشکل شود. گاهی هم افراد به دلیل کمبود اعتماد به نفس و باورهای منفی در مورد خود، از انجام کار اجتناب میکنند.

4. دلایل اجتماعی
گاهی اوقات، کار نکردن دلایل اجتماعی دارد که عبارتند از:
4.1 حمایت اجتماعی و خانوادگی
فردی را تصور کنید که از طرف خانواده و دوستان خود انگیزه یا حمایت کافی را کسب نمیکند و یا برعکس، با حمایت زیاد از طرف خانواده نیاز به کار کردن را یک نیاز اساسی نمیداند؛ در هر دو مورد، فرد توانایی شناخت کافی و لازم خود را از دست میدهد و نسبت به خود بی اعتماد میشود.
4.2 ترس از قضاوت و سرزنش جامعه
فردی را تصور کنید که جویای کار است و شغل موردنظر خود را پیدا نمیکند. این فرد ممکن است به دلیل تحقیر و سرزنش شدن به خاطر وضعیت خود از تلاش برای شاغل شدن دست بکشد و انزوا را ترجیح دهد.
شخصی جویای کار است و مدام از سمت دیگران سرزنش میشود و میشنود که: “ما هم که هر وقت تو را دیدیم به دنبال کاری! تو اصلا خودت نمیدونی میخواهی چیکار کنی! کاری که تو میخوای هنوز به وجود نیامده است! اینها همه بهونه اس تو تنبلی و نمیخوای کار کنی و…”
این فرد برای اینکه دیگر توانایی شنیدن این جملات را ندارد ممکن است که به کلی بی خیال کار کردن بشود.
4.3 عدم دسترسی به آموزش ها و مهارت های لازم
ممکن است فردی هم انگیزه و هم دلایل کافی برای کار کردن داشته باشد، اما به دلیل نبود امکانات برای گذراندن دوره های آموزشی و مهارتی، وارد شدن و یا ادامه دادن در شغل و تخصصی برایش دشوار شود و او را دلسرد کند.
4.4 نبود محیط کاری پویا
محیط کاری پویا یعنی جایی که فضای انگیزشی، خلاقانه، حمایتی و پرانرژی وجود داشته باشد. جایی که کارکنان احساس کنند که برای رشد فردی و حرفه ای فرصت دارند و میتوانند با همکاران خود تعامل موثر و مثبت داشته باشند.
فضای خشک و فاقد انگیزه، عدم انعطاف پذیری، نبود تعاملات و حمایت های اجتماعی و کمبود فرصت توسعه، همگی میتوانند کارمندان را از ادامه ی کار در آن مسیر دلسرد کنند.

5. دلایل اقتصادی
یکی دیگر از مهمترین دلایل شغل نداشتن افراد، مربوط به مسائل اقتصادی است.
5.1 نبود فرصت های شغلی مناسب
وقتی بازار کار مناسبی وجود نداشته باشد، شغل ها امنیت نداشته باشند و شغل کافی برای اعضای جامعه وجود نداشته باشد، افراد نمیتوانند کار مناسبی پیدا کنند و شاغل شوند.
5.2 نبود امنیت شغلی
وقتی افراد میبینند که شرکت های معتبر در شرایط بحرانی نیروهای خود را تعدیل میکنند، بدون توجه به اینکه آن افراد چند سال در آن شرکت کار کردند و چه شرایطی دارند، نسبت به شاغل شدن نا امید میشوند و ترجیح میدهند که اصلا کاری انجام ندهند.
کارفرما در یک شرکت نقش پدر خانواده را دارد؛ همانطور که در فرهنگ ایرانی، پدر مسئولیت و تصمیمگیریهای اصلی خانواده را بر عهده دارد، در کسبوکارها نیز کارفرما باید چنین نقشی ایفا کند. او باید کارکنان خود را همچون اعضای خانواده بداند و نسبت به آنها احساس مسئولیت کند و در شرایط بحرانی با هوشمندی و کمترین آسیب، تصمیمگیری کند.
از سوی دیگر، کارمندان نیز باید در شرکت احساس عضویت در یک خانواده کنند و با مسئولیت پذیری تمام تلاش خود را برای پیشرفت و ارتقای آن به کار گیرند. این رابطه دوطرفه و تعامل مستمر است که باعث تمایز، رشد و موفقیت یک کسبوکار نسبت به دیگران میشود.
5.3 حقوق و دستمزد ناکافی
گاهی درآمد یک شغل به حدی نیست که هزینه های زندگی افراد را پوشش دهد. شرکت ها و کسب و کارها باید با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و میزان تورم برای کارمندان خود دستمزد و مزایا در نظر بگیرند. در غیر اینصورت ممکن است افراد انگیزه ای برای کار کردن نداشته باشند و یا حتی اصلا به دنبال کار نروند.
5.4 نبود حمایت مالی و بیمه های اجتماعی
اگر شغل ها بیمه، مرخصی پزشکی یا حمایت ها و مزایای لازم را نداشته باشند، افراد به دلیل ترس از مشکلات مالی در شرایط بیماری و یا بیکاری ترجیح میدهند به جای کار در چنین شرکت هایی، در شرکت بهتری کار کنند و یا حتی در خانه بمانند.
5.5 وضعیت بد اقتصادی و رکود بازار
در دوران بحران های اقتصادی یا رکود، استخدام ها به شدت کاهش پیدا میکند و بازار کار به شدت محدود میشود. همانطور که گفتیم خیلی از شرکت ها در دوران بحران نیروهای خود را تعدیل میکنند.
این موارد خود باعث شوند که افراد قید کار کردن را بزنند؛ به خصوص اگر نیاز مالی نداشته باشند. زیرا تعدیل شدن و یا تغییر اجباری شغل به هر دلیلی میتواند در عزت نفس و اعتماد به نفس افراد تاثیر منفی زیادی بگذارد.

6. دلایل سیاسی
جالب است بدانید که حتی وضعیت سیاسی کشور هم روی شغل نداشتن افراد تاثیر میگذارد.
6.1 سیاست های ناکارآمد اقتصادی و بازار کار
سیاست هایی که باعث بیکاری گسترده میشوند و یا حتی مشوق ایجاد مشاغل نیستند، مثل نبود حمایت از کسب و کارهای کوچک یا کاهش سرمایه گذاری در صنایع و رونق کسب و کارها، باعث دلسردی و نا امیدی افراد جامعه برای کار کردن میشود.
6.2 محدودیت های قانونی و بوروکراسی
قوانین پیچیده و دست و پاگیر در ثبت شرکت ها،استخدام، دریافت مجوزهای کاری و راه اندازی کسب و کار باعث میشود که افراد یا کارفرماها از ورود به بازار کار منصرف شوند.
6.3 عدم ثبات سیاسی و نا اطمینانی
جنگ، ناآرامی های سیاسی، تحریم ها و تورم یا بی ثباتی دولت باعث میشود که بازار کار به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد و افراد نتوانند برای آینده و زندگی خود برنامه ریزی بلندمدت داشته باشند. تجربه مشترکی که خیلی از ما به واسطه جبر جغرافیایی آن را درک کردیم.
6.4 سیاست های تبعیض آمیز
قوانینی که بر اساس جنسیت، قومیت، مذهب و یا حتی گرایش سیاسی تبعیض قایل میشوند، باعث میشود گروه هایی از افراد نتوانند به راحتی وارد بازار کار شوند و یا در شغلی بمانند.
6.5 کمبود سرمایه گذاری در آموزش و زیرساخت ها
همه ی ما از کودکی و در مدرسه تربیت میشویم، ما بزرگسالانی هستیم که خانواده، مدرسه، جامعه ما را شکل میدهد. وقتی دولت ها منابع کافی برای آموزش و توسعه افراد از ابتدا در نظر نگیرند، نیروی کار آماده و توانمند کم پیدا میشود و افراد فرصت کمتری برای کار کردن پیدا میکنند.
6.6 سیاست محدودکننده مهاجرت و کار خارجی
محدودیت هایی در ورود نیروی کار خارجی و یا مهاجرت میتواند بازار کار را محدود کند و روی فرصت های شغلی برای افراد مختلف تاثیر بگذارد.
6.7 فساد و رانت خواری
وجود فساد اداری و اقتصادی باعث میشود فرصت های شغلی واقعی کاهش پیدا کند و فرصت ها به افراد خاص و یا وابسته به قدرت داده شود که این موضوع باعث دلسردی دیگر افراد میشود.

برای عدم توانایی کار کردن از چه کسی مشاوره بگیریم؟
عدم توانایی و تمایل برای کار کردن و ورود به بازار کار، موضوعی چندبعدی و پیچیده است که همانطور که گفته شد تحت تاثیر عوامل روانشناختی، جسمی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد. مشکلاتی مثل اضطراب، افسردگی، بیماری های جسمی، نبود حمایت های اجتماعی، شرایط نامناسب محیط کار، محدودیت های اقتصادی و سیاست های ناکارآمد، همه در کنار هم میتوانند انگیزه و امکان فرد برای کار کردن را کاهش دهند.
در آکادمی پاکراه با نگاه چندجانبه به همه ی این موارد و شناسایی شخصیت و توانایی های فردی شما با استفاده از متخصصین روانشناسی و شغلی، راهکارهای موثر برای فرصت های مناسب و محیط کاری پویا و حمایتگر را برای شما فراهم میکنیم تا شما بتوانید با انگیزه و توان کافی وارد بازار کار شده و به رشد اجتماعی و فردی دست پیدا کنید.
برای برخورداری از خدمات مشاوره شغلی تیم آکادمی پاکراه، کافیست با ما تماس بگیرید یا فرم های مشاوره را پر کنید!
تمرکز پایین میتواند ناشی از اختلالات روانشناختی مانند ADHD، اضطراب یا مشکلات جسمانی مثل خستگی و کمخوابی باشد. شناسایی علت اصلی و مراجعه به متخصص میتواند کمککننده باشد.
با تقسیم کار به بخشهای کوچکتر، تعیین اهداف واقعبینانه و تمرین مثبت اندیشی، میتوانید ترس از شکست و کمالگرایی را کاهش دهید و شروع به کار کنید.
اگر احساس کردید اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب یا مشکلات تمرکزی، توانایی کار کردن شما را به شدت کاهش دادهاند، مراجعه به روانشناس و درمانگر ضروری است.

با سلام و احترام
بنده به عنوان یک فرد تحصیلکرده و ۴۵ ساله مجرد که سالهای کمی را کار کرده و هیچ گاه از کاری که انجام داده راضی نبوده و اکنون هم بیکار است بنا بر احساس نیاز سرچ کرده و مطالب شما را خواندم و به چند علت ریشه ای پی بردم که ممکن است در من وجود داشته باشد. بنده شیراز زندگی میکنم اما خواستم از راهنمایی بیشتر شما بهرمند شوم. سپاسگزارم
درود علی جان
برای ارائه پیشنهاد لازم است تا شناخت بیشتری از شخصیت فردی، مهارت ها و سابقه کاری شما داشته باشیم. یا میتوانید از همین طریق با من در میان بذارید و از خدمات مشاوره آکامی پاکراه بهره مند شوید.
درود. دست و دلم به کار نمیره، دوره خیاطی روگذروندم ولی فعالیتی ندارم منفعلم. ازخودم خسته شدم. دوست دارم اکتیو باشم و شب و روز خیاطی کنم ولی در حد حرفه امکانشو فراهم کردن ولی درحد دکوره راهکاریادارویی هست پرانرژی بشم وبه هدفم برسم میخوام مستقل باشم سپاس
درود بر شما
شما به یک انگیزه نیاز دارید و اونم پروژه داشتنه، لازمه تا برنامه ای برای دریافت پروژه داشته باشید.
سلام من چندین بار با حجم زیادی از انگیزه شروع بکار کردم اماهربار به علتهای مختلفی چندروز بیشتر نموندم توی اونکارها . الان پیش خودم میگم همین که زنده بمونم بسه و ترس از شکست دوباره ذوق و انگیزه منو کور کرده و میل به هیچ کاری ندارم.علتهایی که کارهاروشروع نکردم و ترکشون کردم دروغ گفتن کارفرماها کلاهبرداری کارفرماها زیاده خواهی کارفرماها و….
خسته شدم ازین وضعیت همسرم که زن هست داره کار میکنه روزبروز پیشرفت میکنه اما من ترس از شروع دارم یا تا میام شروع کنم با علتهای بزرگ ادامه نمیدم
درود حامد جان
و ممنون که احساست رو با ما در میون گذاشتی
شناختی کافی از شما نداریم و نمیتونیم نظر دقیقی بدیم
اما چندتا نکته بر اساس تجربیاتی که در جلسات مشاوره انتخاب شغل داشتیم بیان میکنم
اول اینکه نمیشه همه تقصیرهارو گردن کارفرماها انداخت و با تجربه ای که شما داشتید و احساسی که از کارفرماها تا اینجا گرفتی این حس رو منتقل میکنه که شاید لازم باشه به خودت هم مراجعه کنی و کم منطقی تر بررسی کنی، یک پیشنهاد برات دارم (یه کاغذ بردار و دلایل قطع همکاریت رو از زوایای دید خودت و کارفرما بنویس و برای 1 ساعت بذار منطقت کار کنه نه احساست)
دوم اینکه در شرایط اقتصادی ایران واقعا موندن و ساختن در یک مجموعه به عنوان کارمند سخت شده، از یه طرف درآمدها با هزینه ها همخونی نداره و از طرف دیگه ای کارفما درگیر وضعیت بد بازاره و این فشار رو به کارمندا منتقل میکنه
سوم اینکه جنگ اول به از صلح آخر است و تو باید از تجربیاتت برای پیدا کردن کار استفاده کنی و از همان ابتدا همه زوایا رو بسنجی، خواسته هاتو مطرح کنی و به خواسته های کارفرما با دقت گوش کنی تا ببینی میتونی اونجا شروع مجدد داشته باشی یا خیر