در این مقاله از آکادمی کسبوکار پاکراه، با بهرهگیری از تجربیات ارزشمند مهندس ایمان پاکراه در جلسات مشاوره، به 14 علت اصلی ناتوانی در راهاندازی کسبوکار میپردازیم. این دلایل در دو دستهی کلی ذهنی و روانی و مهارتی و شغلی قرار میگیرند.
در ادامه، هر یک از این موانع را بررسی کرده و راهحلهای عملی برای عبور از آنها ارائه میکنیم.
اگر در این زمینه پرسشی دارید، حتماً در بخش دیدگاههای همین مقاله بنویسید تا کارشناسان آکادمی پاکراه بهصورت آنلاین و رایگان پاسخگوی شما باشند.
14 علت برای اینکه نمیتوانید کسب و کار راه اندازی کنید!
ما در این مقاله از آکادمی پاکراه با توجه به تجربیات مهندس پاکراه در جلسات مشاوره کسب و کار، به 14 علت برای اینکه نمیتوانید کسب و کار راه اندازی نمایید پرداخته ایم و در ادامه به دو دسته بندی ذهنی و روانی و مهارتی و شغلی تقسیم کرده ایم و برای هر کدام با مثال و راه حلی توضیحاتی ارائه کرده ایم.
- واقع بینانه به قضیه نگاه نمیکنم.
- ذهن کمال گرایی دارم و میخوام همه چیز عالی شروع شود.
- برای راه اندازی کسب و کار به یک همراه نیاز دارم و تنهایی نمیتوانم این کار را انجام دهم.
- نمیدانم که روحیه من مناسب کارآفرینی است یا بهتر است کارمند باقی بمانم.
- مشکل من شروع کردن است و نمیدانم از کجا باید شروع کنم.
- گران شکست یا قضاوت دیگران هستم.
- تجربه شکست قبلی دارم.
- خودم را با دیگران مقایسه میکنم.
- رویای پولدار شدن دارم ولی حوصله دغدغه های راه اندازی کسب و کار را ندارم.
- نگران اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور هستم.
- سرمایه دارم ولی نمیدانم چه کسب و کاری مناسب من است.
- سرمایه ندارم و نمیدانم چه کسب و کاری مناسب من است.
- مهارت من در تولید یا طراحی محصول است و نگرانم که در راه اندازی کسب و کار موفق میشوم یا خیر.
- از مدل کسب و کاری که قصد راه اندازی دارم در بازار اشباع شده است.
10 دلیل ذهنی و روانی که مانع شروع کسبوکار میشوند
کاربران گرامی آکادمی پاکراه؛ در ادامه به شرح دلایل هر کدام به همراه راه حل خواهیم پرداخت، پس لطفا با دقت مطالعه نمایید و اگر سوالی داشتید در بخش دیدگاه همین مقاله مطرح نمایید.
1: واقعبینانه به قضیه نگاه نمیکنم
یکی از رایجترین دلایلی که بسیاری از افراد نمیتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند، ندیدن واقعیتهای پشت صحنهی یک بیزنس موفق است.
افراد معمولاً بهعنوان مشتری وارد یک کسبوکار میشوند، چند حساب و کتاب سرانگشتی میکنند و تصور دارند که میتوانند همان مسیر را تکرار کنند. اما وقتی وارد مرحلهی عمل یا مشورت میشوند، متوجه میشوند که آنچه در ذهن داشتند با واقعیت زمین تا آسمان فرق دارد.
در این مرحله، فرد تازه درمییابد که آن کسبوکار نیاز به مهارتها، تجربهها و پشتکار فراوانی دارد که خودش هنوز برایش آماده نیست. همین فاصله میان تصور و واقعیت، باعث دلسردی و عقبنشینی میشود و گاهی حتی انگیزهی تلاش دوباره را از بین میبرد.
فرض کنید شخصی هر روز به یک کافیشاپ شلوغ میرود و با خودش فکر میکند:
«صاحب اینجا روزی چند میلیون درآمد دارد، چرا من نداشته باشم؟»
اما وقتی وارد تحقیق میشود، میفهمد که هزینهی اجاره، نیروی انسانی، مجوزها، مواد اولیه، بازاریابی و نوسانات قیمت قهوه، بخش بزرگی از درآمد را از بین میبرد.
او همچنین متوجه میشود که برای راهاندازی چنین کسبوکاری، به مهارتهایی نیاز دارد که هنوز آنها را یاد نگرفته است. در نتیجه، رؤیای سادهی «باز کردن کافیشاپ» در واقعیت، تبدیل به پروژهای سنگین و پرریسک میشود.
- قبل از هر تصمیم، با تحلیل واقعی بیزنس شروع کنید.
- بخشهای مختلف آن کسبوکار را بشناسید و آن را به سیستمهای کوچکتر تقسیم کنید.
- اجرای هر سیستم را در ذهن تجسم کنید و برای منابع موردنیاز مانند نیروی انسانی، نرمافزارها یا تجهیزات، برنامهریزی دقیق داشته باشید.
- تمام مشاهدات و برآوردها را روی کاغذ مستند کنید.
- با چند نفر از صاحبان همان نوع کسبوکار گفتوگو کنید.
- یک مدل مالی واقعی بنویسید (شامل هزینهها، درآمدها و ریسکها).
- و در نهایت، با مشاوران کسبوکار آکادمی پاکراه جلسهای برگزار کنید تا دید واضحتر و واقعبینانهتری از صنعت موردنظرتان بهدست آورید.
2: ذهن کمالگرایی دارم و میخواهم همه چیز عالی شروع شود
کمالگرایی در نگاه اول ویژگی مثبتی بهنظر میرسد، اما وقتی به مانعی برای شروع تبدیل شود، میتواند تمام فرصتهای رشد را از بین ببرد.
فرض کنید قصد دارید همراه خانواده به سفری بروید، اما هر بار آن را به تعویق میاندازید چون میخواهید سفری رؤیایی داشته باشید: بهترین پرواز، بهترین هتل، بهترین برنامه، بهترین تجربه.
این فکر در ظاهر زیباست، اما نتیجهاش این است که سفر هیچوقت اتفاق نمیافتد.
اگر کمی از این ذهنیت فاصله بگیرید، احتمالاً چندین سفر ساده ولی پرخاطره را تجربه میکنید و درمییابید که همین لحظهها و تجربهها، زندگی را میسازند، نه یک برنامهی ایدهآل و بینقص.
در دنیای کسبوکار هم دقیقاً همین اتفاق میافتد.
افرادی که ذهن کمالگرا دارند، مدام منتظر شرایط ایدهآل هستند: سرمایهی بیشتر، شریک بهتر، لوگوی زیباتر، محصول کاملتر.
اما واقعیت این است که هیچ شروعی کامل نیست و این تعلل مداوم، مانع اصلی راهاندازی کسبوکار میشود.
شخصی تصمیم دارد برند لباس خود را راهاندازی کند، اما چند ماه است درگیر انتخاب فونت لوگو، رنگبندی سایت و طراحی بستهبندی است.
درحالیکه میتوانست با یک طراحی ساده شروع کند، بازخورد واقعی بگیرد و در طول مسیر همه چیز را بهبود دهد.
او در واقع قربانی ذهن کمالگرایی خود شده و هنوز قدم اول را برنداشته است.
1: بهجای شروع کامل، شروع مؤثر داشته باشید.
- شروع مؤثر یعنی با حداقل امکانات، نسخهی اولیهی ایدهتان را اجرا کنید تا بازخورد واقعی بگیرید.
2: کمالگرایی را مدیریت کنید، نه حذف.
- کمالگرایی اگر کنترلشده باشد، میتواند در بخشهایی مثل حسابداری، رضایت مشتری و کیفیت محصول، به رشد کسبوکار کمک کند.
- اما در مراحل اولیه، باید آگاهانه آن را کنار بگذارید.
3: از قانون ۸۰/۲۰ استفاده کنید.
- روی ۲۰ درصد از اقداماتی تمرکز کنید که ۸۰ درصد نتیجه را رقم میزند.
- لوگو، رنگ و طراحی ظاهری در ابتدا مهم نیستند؛ مشتری واقعی و تجربهی بازار مهم است.
4: با یک مشاور توسعه فردی یا کوچ کسبوکار گفتوگو کنید.
در آکادمی پاکراه، جلسات مشاورهی ویژهای برای مدیریت ذهن کمالگرایی در مسیر کارآفرینی برگزار میشود که میتواند به شما کمک کند تا این ویژگی را در مسیر درست بهکار بگیرید.
کسبوکار موفق از اجرای نسخه ناقص ولی واقعی شروع میشود، نه از رؤیای نسخهی کامل ولی خیالی.
ایمان پاکراه3: برای راهاندازی کسبوکار به یک همراه نیاز دارم و تنهایی نمیتوانم این کار را انجام دهم
اگر احساس میکنید بدون همراه نمیتوانید کسبوکار خود را شروع کنید، این نقص نیست؛ بلکه نوعی ویژگی رفتاری است.
بسیاری از افراد زمانی عملکرد بهتری دارند که در مسیر تصمیمگیری، “تجربه شکست یا جشن موفقیت” شخص دیگری کنارشان باشد.
درواقع، این نیاز به همراهی میتواند به شما در مدیریت بحران و حفظ انگیزه کمک کند. اما نکتهی مهم این است که بدانید چه زمانی به «همراه» نیاز دارید و چه زمانی به «استقلال».
فرض کنید فردی قصد دارد یک کارگاه تولید محتوا راهاندازی کند، اما همیشه منتظر است تا دوستی هممسیر پیدا کند تا با هم شروع کنند.
ماهها میگذرد، اما یا آن دوست وقت ندارد، یا هدفش متفاوت است. نتیجه؟
شروع هیچوقت اتفاق نمیافتد، چون وابستگی به همراه، جای عملگرایی را گرفته است.
در مقابل، شخص دیگری با شروعی کوچک و تنهایی کار را آغاز میکند، تجربه کسب میکند و بعدها با شناخت بیشتر، شریک مناسبی پیدا میکند.
1: اول از دایره اعتماد خود شروع کنید.
- اگر به همراه نیاز دارید، ابتدا از دوستان یا اعضای خانوادهای کمک بگیرید که اهل عمل، منظم و قابل اعتماد هستند.
- اگر نشد، سراغ شریک کاری بروید؛ اما آگاهانه.
2: در انتخاب شریک، احساسی تصمیم نگیرید.
- شراکت در کسبوکار بهاندازهی انتخاب همسر اهمیت دارد.
- چون قرار است با آن فرد تصمیمهای مالی، استراتژیک و گاهی بحرانی بگیرید.
- بهتر است قبل از شروع، مدتی باهم کار آزمایشی انجام دهید، مسافرت بروید تا شناخت واقعیتری پیدا کنید.
3: همهچیز را مکتوب کنید.
- سهم مالی، آوردهی طرفین، وظایف اجرایی، میزان برداشت سود و مدت همکاری را حتما در قراردادی کوتاهمدت (مثلاً دوساله) بنویسید و بعد از موفقیت، آن را تمدید کنید.
- قرارداد نه نشانهی بیاعتمادی، بلکه نشانهی حرفهای بودن است.
4: همجنگ شوید تا به صلح برسید.
- شراکت یعنی در آغاز اختلافنظر داشته باشید تا در ادامه به درک مشترک برسید.
- از بحث نترسید؛ مهم این است که گفتوگو شفاف باشد.
5: در صورت نداشتن همراه، از مربی یا مشاور کمک بگیرید.
اگر فعلاً شریکی ندارید، جلسات مشاوره با تیم آکادمی پاکراه میتواند همان همراه فکری شما در مسیر تصمیمگیری باشد تا احساس تنهایی نکنید.
همراه داشتن خوب است، اما منتظر ماندن برای همراه، گاهی شما را از مسیر جا میگذارد.
ایمان پاکراه4: نمیدانم که روحیه من مناسب کارآفرینی است یا بهتر است کارمند باقی بمانم
یکی از پرسشهای اساسی قبل از شروع هر کسبوکاری این است:
«آیا من واقعاً روحیهی کارآفرینی دارم یا بهتر است در مسیر کارمندی بمانم؟»
این سؤال، نشانهی بلوغ فکری و خودآگاهی است، نه تردید یا ضعف.
اما اگر پاسخ مشخصی برای آن نداشته باشید، ممکن است بین تصمیمها سردرگم شوید و هیچگاه به مرحلهی عمل نرسید.
بسیاری از افراد شیفتهی آزادی مالی و استقلال کارآفرینیاند، اما نمیدانند که در مقابل آن، باید مسئولیتهای سنگینی مثل ریسکپذیری، تصمیمگیری در شرایط بحرانی و نبود امنیت شغلی را هم بپذیرند.
در مقابل، بعضی افراد روحیهی منظم، دقیق و قانونمحور دارند که در محیط کارمندی بهتر رشد میکند.
فرض کنید علی در یک شرکت کار میکند، اما مدام با خودش میگوید: «من نمیخواهم برای دیگران کار کنم.»
با اشتیاق، کسبوکار آنلاین کوچکی راه میاندازد، اما بعد از چند ماه با فشار تصمیمگیری، نوسان درآمد و مسئولیتهای پیدرپی خسته میشود و دوباره به محیط کارمندی برمیگردد.
این شکست نیست؛ فقط نشانهی این است که علی هنوز خودش را درست نشناخته بود.
در مقابل، مریم در همان شرکت، متوجه میشود که از حل مسئله، مدیریت منابع و پیشبرد پروژهها لذت میبرد.
او آهستهآهسته مسیر رشد شغلی را طی میکند و در نهایت، به جای کارآفرینی، مدیر ارشد یک سازمان بزرگ میشود، بدون اینکه احساس کمبود کند.
1: خودشناسی را در اولویت قرار دهید.
- قبل از تصمیم برای راهاندازی کسبوکار، چند تست شخصیتی معتبر مثل MBTI، DISC یا تست رغبت شغلی هالند انجام دهید.
- این تستها در آکادمی پاکراه هم قابل تفسیر هستند و به شما کمک میکنند تا بدانید از چه نوع محیط کاری انرژی میگیرید.
2: چند تجربه کوچک بهدست آورید.
- بهجای استعفا دادن و شروع ناگهانی، یک پروژهی کوچک را بهصورت جانبی انجام دهید.
- این کار به شما نشان میدهد که آیا از مسیر کارآفرینی لذت میبرید یا نه.
3: ریسکپذیری خود را بسنجید.
- کارآفرینها با ابهام و ریسک زندگی میکنند.
- اگر از بیثباتی مالی یا تغییرات سریع دچار اضطراب میشوید، شاید فعلاً مسیر کارمندی برای شما مناسبتر باشد یا باید مهارت تابآوریتان را تقویت کنید.
4: از مشاوره تخصصی استفاده کنید.
- جلسات مشاوره مسیر شغلی در آکادمی پاکراه به شما کمک میکند تا بر اساس شخصیت، مهارت و اهداف زندگیتان، مسیر درست را انتخاب کنید نه بر اساس هیجان.
کارآفرینی الزاماً موفقیت نیست و کارمندی الزاماً محدودیت نیست. موفقیت یعنی شناخت دقیق از خود و انتخاب مسیر سازگار با روحیهات.
ایمان پاکراه5: مشکل من شروع کردن است و نمیدانم از کجا باید شروع کنم
یکی از رایجترین مشکلات کسانی که قصد راهاندازی کسبوکار دارند، ناتوانی در شروع و سردرگمی از نقطه شروع است.
این مشکل گاهی از ذهن کمالگرا ناشی میشود؛ افراد میخواهند همه چیز کامل و ایدهآل باشد و همین باعث میشود حتی قدم اول را برندارند.
برای پیدا کردن نقطه شروع، باید یک مسیر مشخص و نقشه راه داشته باشید. برای طراحی این مسیر:
- تحقیق و دادهجمعآوری کنید.
- با افرادی که در آن کسبوکار فعالیت دارند مشورت کنید یا از مشاوره کسبوکار آکادمی پاکراه کمک بگیرید.
- تمام یافتهها و دادهها را مستند کنید و روی کاغذ بیاورید.
- مزایا و معایب آن کسبوکار را برای خود بنویسید و بررسی کنید که با روحیه و اهداف شما سازگار است یا نه.
فرض کنید قصد دارید یک کسبوکار فروش محصولات دستساز راهاندازی کنید.
بهجای اینکه همه چیز را یکجا شروع کنید، کسبوکار را به بخشهای کوچک تقسیم کنید:
- منابع انسانی (اگر لازم است نیرویی جذب کنید)
- بازاریابی و جذب مشتری
- مالی و حسابداری
- تولید محصول و …
سپس با سادهترین بخش شروع کنید؛ آن بخشی که برای شما جذابیت و انگیزه بیشتری دارد.
مثل یک بازی منچ، باید از یک خانه شروع کنید و با هر قدم، به خانه بعدی برسید تا به مقصد نهایی (جذب مشتری و درآمدزایی) برسید.
1: قدمهای کوچک بردارید.
- هر بخش کسبوکار را یک سیستم کوچک در نظر بگیرید و یکییکی راهاندازی کنید.
- حتی اگر فعلاً نیروی انسانی ندارید، خودتان هر بخش را استارت بزنید.
2: تحقیق و مستندسازی اعتماد به نفس میآورد.
- با جمعآوری دادهها و تحلیل آنها، به مرور اعتماد به نفس و دید واقعی نسبت به کسبوکار پیدا میکنید.
3: از جذابترین بخش شروع کنید.
- شروع از بخش مورد علاقه شما باعث میشود انگیزه برای ادامه مسیر حفظ شود و قدمهای بعدی آسانتر برداشته شوند.
4: برنامهریزی داشته باشید، نه عجله.
- اگر بدون برنامه شروع کنید، سردرگمی و استرس زیاد میشود و نمیدانید از کجا آغاز کنید.
- برنامه و نقشه راه، مسیر روشن برای شروع است.
شروع کسبوکار مثل روشن کردن موتور یک سیستم است: یک بخش را فعال کنید، سپس بقیه را تکمیل کنید تا کل سیستم روشن شود.
ایمان پاکراه6: نگران شکست یا قضاوت دیگران هستم
یکی از بزرگترین موانع در راهاندازی کسبوکار، ترس از شکست و قضاوت دیگران است.
هر کسبوکاری با چالشها و دستاندازهایی روبهرو میشود و هر تجربه، حتی شکستها، به شما پختگی و تجربهی ارزشمند میدهد.
اما اگر تحمل شکست و انتقاد دیگران را ندارید، شروع کسبوکار ممکن است برای شما دشوار باشد.
مهم این است که هر چالش یا مانع را بهعنوان یک شکست تلقی نکنید و برای مقابله با آن، برنامه داشته باشید
فرض کنید شما یک فروشگاه آنلاین راهاندازی کردهاید و در هفتههای اول، فروش کمتر از انتظار است.
این یک شکست نیست، بلکه فرصتی برای تحلیل و اصلاح مسیر است.
اگر از قبل برنامهای برای مواجهه با کاهش فروش و اصلاح استراتژی داشته باشید، میتوانید این بحران را مدیریت کنید و حتی با پلن B، مسیر رشد خود را ادامه دهید.
همچنین درباره قضاوت دیگران، همیشه در معرض دید و ارزیابی هستیم، چه در زندگی شخصی و چه در مسیر شغلی.
اما اگر آماده باشید و برنامه داشته باشید، میتوانید با قدرت تصمیمگیری و عملگرایی، حق خود را در کسبوکار حفظ کنید و اجازه ندهید قضاوت منفی دیگران شما را متوقف کند.
1- پذیرش شکست بهعنوان تجربه:
- هر دستانداز یا خطا را فرصتی برای یادگیری ببینید، نه تهدید.
2- برنامهریزی برای بحرانها:
- برای هر مانع یا چالشی، از قبل برنامهی عملیاتی داشته باشید و حتی پلن B برای شرایط بحرانی طراحی کنید.
3- تقویت تابآوری و اعتماد به نفس:
- با تمرین مدیریت بحران و بررسی سناریوهای مختلف، مقاومت روانی خود را بالا ببرید.
4- بیتوجهی هوشمندانه به قضاوت دیگران:
- نظر دیگران را بپذیرید، اما اجازه ندهید دیدگاه آنها مسیر تصمیمگیری شما را تعیین کند.
7: تجربه شکست قبلی دارم
یکی از موانعی که بسیاری از افراد را از شروع دوباره بازمیدارد، تجربه شکست قبلی است.
ممکن است یک پروژه یا کسبوکار قبلی شما به نتیجه نرسیده باشد و این تجربه باعث ترس از شروع دوباره شده باشد.
اما شکست، پایان مسیر نیست؛ بلکه یک معلم ارزشمند و فرصتی برای یادگیری است.
کلید موفقیت این است که از تجربه گذشته، درس بگیرید و مسیر آینده را با تحلیل دقیق و برنامهریزی بهتر پیش ببرید.
فرض کنید یک کارآفرین قبلاً یک فروشگاه آنلاین داشته که به دلیل عدم تجربه در بازاریابی و مدیریت مالی شکست خورده است.
اکنون او میتواند با بررسی اشتباهات گذشته، یک نقشه راه دقیق طراحی کند: برنامه مالی واقعی، استراتژی بازاریابی موثر، و تیم مناسب را از قبل آماده کند.
با این کار، تجربه شکست قبلی تبدیل به پشتوانهای برای تصمیمات بهتر میشود.
1- تحلیل دقیق شکست قبلی:
- هر شکست را بررسی کنید و دلایل اصلی آن را شناسایی کنید، چه در حوزه مالی، بازاریابی، مدیریت تیم یا محصول.
2- آموزش و افزایش مهارتها:
- با یادگیری مهارتهای لازم و استفاده از مشاورههای تخصصی (مثل جلسات آکادمی پاکراه)، نقاط ضعف گذشته را برطرف کنید.
3- شروع مرحلهای و کنترلشده:
- به جای شروع کامل و بزرگ، پروژه جدید را در بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت راهاندازی کنید تا ریسک کاهش یابد.
4- تغییر نگرش به شکست:
- شکست قبلی یک تجربه است، نه یک برچسب دائمی. با این دیدگاه، اعتماد به نفس لازم برای شروع دوباره به دست میآید.
8: خودم را با دیگران مقایسه میکنم
مقایسه خود با دیگران، یکی از رایجترین موانع شروع یا ادامه مسیر کسبوکار است.
اما واقعیت این است که شما هرگز نمیتوانید خودتان را با فرد دیگری مقایسه کنید.
شما نمیدانید که او چه مسیر زندگی را طی کرده، چه مهارتها و تواناییهایی داشته و در چه شرایطی رشد کرده است. ممکن است وقتی او در حال توسعه مهارتهای فردی بوده، شما درگیر چالشهای زندگی یا محیطی ناامن بودهاید.
حتی مقایسه با خواهر یا برادر که در شرایط یکسان بزرگ شدهاند نیز دقیق نیست، زیرا ویژگیهای شخصیتی و رفتارهای فردی تفاوت ایجاد میکنند. یکی صبور است و دیگری عجول، یکی ریسکپذیر است و دیگری محتاط.
فرض کنید دو نفر قصد راهاندازی یک کسبوکار دیجیتال دارند.
شخص اول هفتهها در حال برنامهریزی و تحقیق است و هنوز قدم اول را برنداشته، در حالی که شخص دوم بعد از شش ماه کسبوکار موفقی راهاندازی کرده است.
اگر فرد اول خود را با دیگری مقایسه کند، ممکن است احساس ناتوانی یا عقبماندگی کند و شروع نکند.
اما اگر واقعبین باشد و مسیر خود را با توجه به شرایط، مهارتها و اهداف شخصی خود طراحی کند، میتواند با آرامش و اعتماد به نفس قدم بردارد.
1- مقایسه را کنار بگذارید و روی خود تمرکز کنید.
- به جای نگاه به دیگران، مسیر خود را بررسی کنید: مهارتها، منابع، انگیزه و شرایط شخصی شما چیست.
2- تحقیق و جمعآوری داده انجام دهید.
- با جمعآوری اطلاعات و تحلیل واقعبینانهی کسبوکار، میتوانید قدمهای عملی و مناسب با شرایط خود بردارید.
3- تبدیل مقایسه به خودآگاهی:
- هر زمان که احساس مقایسه کردید، به جای محک زدن خود، از آن برای شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف خود استفاده کنید.
4- تمرکز روی پیشرفت شخصی:
- شروع کوچک، بهبود مداوم و یادگیری، معیار شما باشد نه موفقیت دیگران.
مقایسه با دیگران، راه فراری برای شروع نکردن است. واقعبینی و تمرکز بر مسیر خود، کلید حرکت و موفقیت است.
ایمان پاکراه9: رویای پولدار شدن دارم ولی حوصله دغدغههای واقعی راهاندازی کسبوکار را ندارم
بسیاری از افراد به کسب درآمد بالا و آزادی مالی علاقه دارند، اما برای روبهرو شدن با دغدغهها و سختیهای واقعی راهاندازی کسبوکار آماده نیستند.
این فاصله بین آرزو و واقعیت، مانع اصلی شروع مسیر کارآفرینی است.
راهاندازی کسبوکار نیازمند وقت، انرژی، صبر و مدیریت بحران است. ایدهای که جذاب به نظر میرسد، اگر با تلاش واقعی و مدیریت درست همراه نباشد، هیچ درآمدی ایجاد نمیکند.
شخصی قصد دارد کسبوکار فروش محصولات دیجیتال راهاندازی کند و تصور میکند با یک محصول ساده و تبلیغ کوتاه، میلیونها درآمد خواهد داشت.
اما وقتی وارد عمل میشود، متوجه میشود که باید با مشتریان ارتباط برقرار کند، بازاریابی انجام دهد، خدمات پس از فروش ارائه دهد و مشکلات فنی و مالی را مدیریت کند.
اگر حوصله و انگیزهی رسیدگی به این دغدغهها را نداشته باشد، کسبوکار هیچگاه رشد نمیکند و رویای پولدار شدن به شکست تبدیل میشود.
1- واقعبینی درباره مسیر کسبوکار:
- قبل از شروع، تمام دغدغهها و فعالیتهای موردنیاز برای راهاندازی کسبوکار را فهرست کنید تا تصویر واقعی از مسیر داشته باشید.
2- آمادهسازی ذهنی و برنامهریزی:
- با تقسیمبندی کارها به بخشهای کوچک و قابل مدیریت، استرس و خستگی کاهش مییابد و مسیر روشنتر میشود.
3- شروع با گامهای کوچک و جذاب:
- از بخشهایی که برای شما جذابتر و انگیزهبخش است، شروع کنید تا درگیر دغدغهها شوید، اما انگیزهی ادامه مسیر حفظ شود.
4- استفاده از مشاوره و راهنمایی:
- جلسات مشاوره کسبوکار در آکادمی پاکراه میتواند کمک کند تا مسیر واقعی کسب درآمد و راهاندازی کسبوکار را با کمترین ریسک و حداکثر بهرهوری طی کنید.
ثروت و موفقیت، نتیجه عبور از دغدغهها و تلاش واقعی است؛ رویای ساده بدون عمل، مسیر به جایی نمیبرد.
ایمان پاکراه10: نگران اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور هستم
ما در کشوری زندگی میکنیم که سالهاست نگرانیها و دغدغههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همراه مردم بوده و متأسفانه هنوز هم ادامه دارد.
اما اگر کمی به گذشته نگاه کنیم، میبینیم افرادی که کسبوکار خود را شروع کرده و اکنون موفق هستند، همه در همین شرایط رشد کردهاند. ایران طی ۴۰ سال گذشته بارها با مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه بوده، اما برخی افراد با وجود همین شرایط، هدفهای خود را دنبال کرده و موفق شدهاند.
نباید از کسانی غافل شد که در همین مسیر، با تلاش و هوشمندی، رشد کردند و ماندند. شاید تصور کنیم که مهاجرت استعدادها باعث کاهش فرصتها شده، اما واقعیت این است که افراد زیادی در همین شرایط ماندهاند و کسبوکار خود را توسعه داده و به درآمد قابل توجهی رسیدهاند.
بله، شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران نرمال نیست و محدودیتها واقعی هستند، اما با رفتار هوشمندانه، برنامهریزی دقیق و انتخاب زمان مناسب برای ورود به بازار و توسعه کسبوکار، میتوان موفق شد.
مشاهده سیگنالهای درست بازار و اخبار مرتبط، به جای استفاده از شرایط بهعنوان بهانهای برای تعلل، مسیر موفقیت را روشنتر میکند.
4 علت مهارتی و شغلی که مانع شروع کسبوکار میشوند
دلایل مهارتی و شغلی هم میتوانند موانع مهمی برای شروع کسب و کار باشند. در ادامه به این دلایل اشاره میکنیم.
1: سرمایه دارم ولی نمیدانم چه کسبوکاری مناسب من است
داشتن سرمایه برای شروع کسبوکار یک امتیاز بزرگ است، اما نداشتن دید واضح نسبت به انتخاب کسبوکار مناسب میتواند این فرصت را به مانع تبدیل کند.
افرادی که سرمایه دارند اما نمیدانند چه کسبوکاری با روحیه، مهارت و اهداف آنها سازگار است، معمولاً سردرگم میشوند و ممکن است اقدام نکنند یا انتخابهای نادرست داشته باشند.
فرض کنید فردی ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه دارد و میخواهد وارد حوزه فروش آنلاین شود، اما نمیداند روی چه محصول یا خدماتی سرمایهگذاری کند.
اگر بدون تحقیق و تحلیل صرفاً به دنبال چیزی که دیگران موفق شدهاند برود، ممکن است سرمایه خود را در مسیر اشتباه صرف کند و تجربه تلخی داشته باشد.
1- تحقیق و تحلیل بازار:
- قبل از هر تصمیم، بازار، رقبا، روند تقاضا و نیاز مشتریان را بررسی کنید.
2- شناسایی مهارتها و علاقه شخصی:
- با بررسی مهارتها، علاقهها و اهداف خود، کسبوکاری انتخاب کنید که با شخصیت و تواناییهای شما همخوانی داشته باشد.
3- آزمایش ایدهها با سرمایه محدود:
- به جای شروع کامل با تمام سرمایه، بخشی از سرمایه را برای آزمایش ایدهها و نمونهسازی اختصاص دهید.
4- مشاوره تخصصی:
- جلسات مشاوره کسبوکار در آکادمی پاکراه میتواند شما را در انتخاب کسبوکار مناسب و طراحی مسیر موفقیت راهنمایی کند.
2: سرمایه ندارم و نمیدانم چه کسبوکاری مناسب من است
نداشتن سرمایه، مانع راهاندازی کسبوکار نیست، اما نداشتن دید واضح نسبت به انتخاب کسبوکار مناسب میتواند باعث سردرگمی و تعلل شود.
افرادی که سرمایه ندارند و نمیدانند چه کسبوکاری با مهارت، علاقه و شرایط آنها سازگار است، اغلب منتظر فرصتی مناسب یا سرمایه اولیه میمانند و هیچگاه شروع نمیکنند.
فرض کنید شخصی علاقهمند به فروش محصولات دستساز است، اما هیچ سرمایهای ندارد.
اگر صرفاً منتظر پول یا منابع زیاد بماند، سالها زمان از دست میرود.
اما اگر با یک ایده کمهزینه، مثل فروش آنلاین یا همکاری با بازارچههای محلی شروع کند، میتواند تجربه کسب کند و مسیر رشد خود را هموار کند.
1- شروع با منابع محدود:
- با سرمایه کم، بخشهای کوچک و کمهزینه کسبوکار را شروع کنید.
- مثلاً محصول نمونه بسازید، فروش آنلاین داشته باشید یا با همکاری با کسبوکارهای دیگر، ریسک مالی را کاهش دهید.
2- تحقیق و انتخاب ایده مناسب:
با تحلیل بازار، شناخت نیاز مشتریان و بررسی علایق و مهارتهای خود، ایدهای انتخاب کنید که هم کمهزینه باشد و هم امکان رشد داشته باشد.
3- آزمون و خطای هوشمندانه:
- قبل از سرمایهگذاری کلان، ایده را به صورت آزمایشی اجرا کنید و بازخورد مشتریان را دریافت کنید.
4- مشاوره و بهرهگیری از شبکهها:
- با استفاده از جلسات مشاوره در آکادمی پاکراه و شبکههای حمایتی، مسیر کمهزینه و عملی برای راهاندازی کسبوکار پیدا کنید.
نداشتن سرمایه به معنای توقف نیست. شروع کوچک و هوشمندانه، نقطه شروعی است برای تبدیل ایده به کسبوکار موفق.
ایمان پاکراه3: مهارت من در تولید یا طراحی محصول است و نگرانم که در راهاندازی کسبوکار موفق شوم یا خیر؟
داشتن مهارت فنی یا تخصصی برای راهاندازی کسبوکار به تنهایی کافی نیست، اما یک ویژگی بسیار ارزشمند است و میتواند نیمی از مسیر موفقیت را هموار کند.
با این حال، نگرانی دربارهی موفقیت در کسبوکار طبیعی است، زیرا راهاندازی و مدیریت یک بیزنس، مهارتهای دیگری نیز میطلبد، مانند مهارتهای ارتباطی، مدیریتی و بازاریابی.
فرض کنید شما در طراحی وبسایت مهارت بالایی دارید.
اگر تنها به مهارت فنی خود تکیه کنید و تجربه مدیریتی، فروش و ارتباط با مشتری را نداشته باشید، ممکن است کسبوکار شما با مشکلات عملیاتی یا بازاریابی مواجه شود.
اما اگر همین مهارت را با آموزش مدیریت پروژه، بازاریابی و خدمات مشتری ترکیب کنید، میتوانید کسبوکاری موفق و پایدار ایجاد کنید.
1- افزایش مهارتهای مکمل:
- در کنار مهارت فنی، مهارتهای مدیریتی، ارتباطی و بازاریابی خود را تقویت کنید تا توانایی مدیریت کسبوکار کامل شود.
2- شریکگذاری هوشمندانه:
- اگر فرصت یادگیری این مهارتها را ندارید، میتوانید با فردی شریک شوید که مهارتهای مدیریتی و توسعه کسبوکار را دارد، و شما تمرکزتان روی مهارت تخصصی خود باشد.
3- تمرکز بر تخصص و ارزشآفرینی:
- با ارائه خدمات یا محصولات با کیفیت بالا، مشتریان به تخصص شما اعتماد میکنند و این اعتماد، پایه موفقیت کسبوکار است.
4- تصمیم آگاهانه:
- راهاندازی کسبوکار برای همه مناسب نیست؛ اگر انگیزه یا توانایی توسعه مهارتهای مدیریتی و کسبوکار را ندارید، بهتر است روی افزایش مهارت و درآمدزایی از همان تخصص خود تمرکز کنید.
ترکیب مهارت فنی با مهارتهای مدیریتی و بازاریابی، کلید تبدیل تخصص شما به یک کسبوکار موفق و پایدار است.
ایمان پاکراه4: از مدل کسبوکاری که قصد راهاندازی دارم در بازار اشباع شده است
یکی از اشتباهات رایج میان کارآفرینان تازهکار، این است که تصور میکنند اگر یک بازار اشباع شده باشد، دیگر شانسی برای ورود ندارند. در حالی که واقعیت این است که ایده ناب امروزی الزاماً ایدهای جدید نیست، بلکه ایدهای بهینه و هوشمندانه است.
اگر کسبوکاری مشابه در بازار وجود دارد، به این معناست که برای آن، تقاضا واقعی وجود دارد. بنابراین مسیر شما باید این باشد که با تحلیل دقیق رقبا و درک عمیقتر از نیاز مشتریان، نسخهای بهتر، سادهتر یا سریعتر از همان مدل کسبوکار ارائه دهید.
فرض کنید بازار خدمات تعمیر لوازم خانگی در ایران اشباع شده است، اما شما در این زمینه مهارت دارید و میخواهید کسبوکارتان را راهاندازی کنید.
اگر صرفاً همان خدمات دیگران را تکرار کنید، احتمال شکست بالاست.
اما اگر نیازهای پنهان مشتریان را بشناسید — مثل سرعت پاسخگویی، شفافیت قیمت، اعتماد به تعمیرکار، یا خدمات پس از تعمیر — و روی بهبود این بخشها تمرکز کنید، میتوانید جایگاه منحصربهفرد خود را در همان بازار اشباع پیدا کنید.
1- تحلیل دقیق رقبا:
- بررسی کنید که نقاط ضعف کسبوکارهای مشابه چیست و چگونه میتوانید آنها را بهبود دهید.
2- تمرکز بر نیاز واقعی مشتری:
- به جای تمرکز بر رقابت قیمتی، روی تجربهی بهتر مشتری، پشتیبانی و کیفیت خدمات تمرکز کنید.
3- ایجاد تمایز هوشمندانه (Differentiation):
- با افزودن ویژگی خاص یا ایجاد راحتی بیشتر برای مشتری، خود را متمایز کنید.
- مثلاً ارائهی خدمات آنلاین، ضمانت واقعی یا پرداخت بعد از رضایت مشتری.
4- بهینهسازی مدل فعلی:
- بهجای خلق ایده جدید، مدل موجود را بهینه کنید تا سریعتر و کمهزینهتر به سود برسید.
برای راهاندازی کسبوکار از چه کسی مشاوره بگیریم؟
همانطور که در این مقاله دیدیم، بسیاری از موانع راهاندازی کسبوکار بهدلیل نبود آگاهی، تجربه و برنامهریزی درست است.
مشاوره با یک متخصص میتواند مسیر شما را کوتاهتر، ریسکها را کمتر و تصمیمها را هوشمندانهتر کند.
اگر نمیدانید از کجا باید شروع کنید، چه مدلی برای شما مناسبتر است، یا حتی هنوز در مرحلهی ایدهپردازی هستید،
میتوانید از مشاوره تخصصی آکادمی پاکراه استفاده کنید.
در آکادمی پاکراه، مشاوران کسبوکار و روانشناسان تخصصی به شما کمک میکنند تا مسیر شغلی و بیزنسی خود را بر اساس شخصیت، مهارت و شرایط واقعیتان طراحی کنید.
همین حالا برای دریافت مشاوره رایگان اولیه، فرم درخواست مشاوره در سایت آکادمی پاکراه را تکمیل کنید تا کارشناسان ما در سریعترین زمان با شما تماس بگیرند!
روی دکمه «مشاوره آنلاین» کلیک کنید تا مهندس ایمان پاکراه و تیم آکادمی پاکراه بهصورت آنلاین و کاملاً رایگان راهنماییتان کنند.
مشاوره آنلاین