توسعه و گسترش یک کسبوکار باعث میشود تا مدیریت آن برای یک نفر دشوار شود. به همین دلیل در سازمانها و شرکتهای بزرگ انواع مختلفی از مدیران وجود دارند که هر یک از آنها نقش ویژه خود را ایفا میکنند.
تعداد زیاد مدیران در یک سازمان باعث ردهبندی مدیران آن سازمان در سطوح مدیریتی مختلف میشود. نقش، وظایف و اختیارات این مدیران بر اساس همین سطحبندی مدیریتی تعیین میشود. این سطحبندی باعث میشود تا هر یک از آنها وظایف خود را به خوبی بشناسند و از تداخل وظایف و بینظمی در سازمان جلوگیری میشود. علاوه بر این، ردهبندی مدیران باعث نظارت بهتر و سریعتر بر وظایف محول شده به کارکنان میشود که نتیجهاش توسعه و پیشرفت در کل سازمان است.
در این مقاله به بررسی انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در سازمانها پرداختیم. اگر شما هم علاقمند به مباحث مدیریتی هستید یا قصد کار کردن در یک سازمان بزرگ را دارید، خواندن این مقاله از آکادمی کسب و کار پاکراه قطعا دید بهتری نسبت به مدیران مختلف یک سازمان و وظایف و اختیارات آنها برای شما ایجاد خواهد کرد.
مدیر کیست؟ و مدیریت چیست؟
پیش از آنکه به بررسی بحث اصلی این مقاله یعنی انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در سازمانها بپردازیم، لازم است در ابتدا با واژه مدیر آشنا شویم و بدانیم مدیریت دقیقا چیست؟
برای تعریف واژه مدیر، تعاریف زیادی ارائه شده است. با این حال، مفهوم واژه مدیر در همه تعاریف ارائه شده یکسان بوده و عبارت است از شخصی که هدایت و رهبری یک سازمان را برای رسیدن به اهدافش بر عهده میگیرد. در واقع یک مدیر با ایجاد نظم، هماهنگی و ارتباط مناسب بین بخشهای مختلف یک سازمان و کنترل هرجومرج در آن، به سمت دستیابی به اهداف سازمانی قدم بر میدارد.
مدیران در بخشهای مختلفی از یک سازمان فعالیت میکنند که هر کدام با توجه به جایگاهی که دارند از اختیارات و وظایف مشخصی برخوردارند.
برای تعریف واژه مدیریت نیز همانند واژه مدیر، تعاریف و دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی از صاحبنظران این زمینه معتقدند که مدیریت یک هنر است، یعنی مدیریت در ذات آدمی نهفته است. در سوی مقابل، برخی دیگر بر این باورند که مدیریت یک علم بوده و خاصیت اکتسابی دارد. دیدگاه سوم، مدیریت را ترکیبی از علم و هنر تعریف میکنند.
در تعریف جامعی که برای مدیریت ارائه شده است، مدیریت عبارت است از بهکارگیری 5 عمل برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و کنترل در یک سازمان، برای دستیابی به اهداف آن سازمان.
سطوح مدیریت در یک سازمان
شناخت و آشنایی با سطوح مدیریتی، برای درک بهتر موضوع مورد بحث یعنی بررسی انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در یک سازمان، بسیار کمککننده است. عبارت سطوح مدیریتی را معمولا در سازمانهایی که از ساختار سلسلهمراتبی برخوردار هستند، به کار میبرند.
ساختار سلسلهمراتبی در یک سازمان، نشان میدهد که ارکان مختلف آن از ردههای بالای سازمان تا سطوح پایین آن، با یکدیگر در ارتباط بوده و ساختار زنجیرواری دارند. بسیاری از افراد مشهور و دانشمندان علم مدیریت، سه سطح کلی را برای ردهبندی مدیران یک سازمان در نظر میگیرند. این روش ردهبندی مدیران رایجترین شیوه برای سطحبندی مدیران در یک سازمان است.
بر اساس این رویکرد، مدیران یک سازمان با توجه به وظایفی که دارند در یکی از سه سطح، ارشد، میانی و عملیاتی (خط مقدم) قرار میگیرند.
1. سطح مدیریت ارشد
سطح مدیریت ارشد در یک سازمان، عالیترین مدیران آن را شامل میشود. رئیس، مدیرعامل (CEO) و معاونهای او، و مدیران ارشد سایر بخشها در این رده قرار میگیرند. این سطح از مدیریت به بررسی اهداف کلان و چشماندازهای یک سازمان یا شرکت میپردازد. درواقع مدیران در این سطح با در نظر گرفتن اهداف مختلف یک سازمان، به تعیین استراتژی یا راهبرد مناسب برای دستیابی به آنها میپردازند.
باتوجهبه نقش حساسی که این مدیران دارند، برخی آنان را بهعنوان چراغ راه سازمان برای رسیدن به هدف معرفی میکنند. برخی از مهمترین وظایف این مدیران را میتوان بهصورت زیر برشمرد:
- ارزیابی و بررسی وضعیت کلی سازمان
- تعیین اهداف بلندمدت و کوتاه مدت برای سازمان
- نظارت و رهبری عملکرد مدیران و کارکنان بخشهای مختلف
- تعیین برنامه و استراتژیهای لازم برای پیشرفت سازمان
- ایجاد و ترویج فرهنگ سازمانی و آموزش کارکنان
- یکپارچهسازی و هدایت سایر بخشها برای رسیدن هدف اصلی سازمان.
2. سطح مدیریت میانی
این سطح از مدیریت به آن دسته از مدیرانی اشاره دارد که در بین مدیران ارشد و عملیاتی قرار گرفتهاند. وظیفه اصلی این مدیران ایجاد هماهنگی بین مدیران ارشد و مدیران عملیاتی است. علاوه بر این، مدیران میانی بر سطح عملکرد مدیران عملیاتی و سایر کارکنان ردههای پایین نظارت میکنند.
مدیر فروش، مدیر منابع انسانی، مدیر مالی، مدیر تولید، مدیر بازاریابی و مدیر حسابداری از جمله مدیرانی هستند که در سطح مدیریت میانی قرار میگیرند.
برخی از مهمترین نقش و وظایف مدیران میانی در هر سازمان را میتوان بهصورت زیر برشمرد:
- رابط بین مدیران عالی یا ارشد و مدیران عملیاتی
- انتقال و اجرای برنامههای تعریف شده توسط مدیران ارشد در ردههای پایین سازمان
- ارائه گزارش از میزان پیشرفت کار و عملکرد کارکنان، به مدیران عالی
- نظارت، کنترل و آموزش مدیران عملیاتی
- تعیین و اجرای اهداف بخش یا واحد خود، مطابق با اهداف کلی سازمان
- استخدام، آموزش و بکارگیری نیروهای جدید.
3. سطح مدیریت عملیاتی
این سطح از مدیریت را با عنوان سطح سرپرستی نیز میشناسند. سطح مدیریت عملیاتی یا سرپرستی، آن دسته از مدیرانی را شامل میشود که به طور مستقیم با واحد تولید در ارتباط بوده و بیشتر به مباحث فنی و تخصصی آن سازمان میپردازند.
علیرغم اینکه این سطح از مدیریت، پایینترین سطح مدیریتی به شمار میرود، اما مدیران آن نقش بسیار پررنگی در توسعه و پیشرفت سازمان ایفا میکنند. این مدیران بهصورت مستقیم با کالای نهایی که به دست مشتری میرسد در ارتباط هستند و مراحل تولید آن را تحت کنترل دارند؛ بنابراین میتوان گفت نتیجه کار آنها سفیران برند یک سازمان هستند.
سرپرست، مدیر کارگاه، سرکارگر، مدیر بخش و ناظر از جمله مدیران عملیاتی در یک سازمان به شمار میروند. برخی از مهمترین وظایف مدیران سطح عملیاتی در سازمان عبارت است از:
- تهیه و آمادهسازی تجهیزات، ماشینآلات و مواد اولیه مورد نیاز بخش تولید
- ایجاد و حفظ نظم در واحد
- تعریف و تعیین وظایف هر یک از کارکنان
- آموزش و توسعه کارکنان بخش خود
- ارائه گزارش پیشرفت کاری و عملکرد کارکنان به مدیران میانی
- انتقال مسائل و مشکلات کارکنان به مدیران سطح بالاتر
- حل و رفع مشکلات کارکنان واحد
- کمک در استخدام، بکارگیری و آموزش نیروهای جدید.
مدیران هر سطح باید چه مهارتهایی داشته باشند؟
یکی از مسائل مهمی که در بررسی انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در یک سازمان باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نوع و میزان مهارت مدیران هر یک از سطوح مدیریتی است. همانطور که در بخش قبل دیدیم، هر یک از سطوح مدیریتی وظایف منحصربهفرد خود را دارند؛ بنابراین مدیران هر یک از این سطوح باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشند تا از عهده وظایف محول شده، بهدرستی برآیند.
مهارتهای مورد نیاز برای مدیریت را در حالت کلی به سه دسته، 1- مهارت و تواناییهای فنی، 2- مهارت و تواناییهای انسانی و 3- مهارت و تواناییهای ادراکی یا ذهنی، تقسیم میکنند. مدیران هر یک از بخشها با توجه به وظایفی که دارند، ملزم به داشتن یکی از این مهارتها هستند.
1. مهارت و تواناییهای ادراکی یا ذهنی
مهارت و توانایی ادراکی، مهارت مورد نیاز برای مدیران سطح عالی یا ارشد است. همانطور که بیان شد، مهمترین وظیفه این مدیران تعیین اهداف سازمان و استراتژی مناسب برای رسیدن به این اهداف است؛ بنابراین لازم است تا این مدیران از مهارت و توانایی ادراکی بالایی برخوردار باشند تا بتوانند ضمن تعیین اهداف و استراتژیهای مناسب برای دستیابی به آنها، مسائل را بهدرستی تجزیهوتحلیل کرده و تصمیم درستی برای مواجهه با آنها اتخاذ کنند.
2. مهارت و تواناییهای انسانی
برخی افراد این مهارت را بهعنوان مهارت نرم و میانفردی نیز تعریف میکنند. درک کارکنان و شرایط آنها میتواند یکی از عوامل بسیار موثر در انجام درست وظایف محول شده باشد؛ بنابراین این مهارت به سطح خاصی از مدیریت مربوط نبوده و باید همه مدیران در تمامی سطوح مدیریتی از آن برخوردار باشند؛ البته برخی از افراد این مهارت را مختص به مدیران رده میانی میدانند و معتقدند با توجه به اینکه این مدیران رابط و هماهنگکننده مدیران سطح ارشد و سطح عملیاتی هستند، باید از این توانایی برخوردار باشند.
3. مهارت و تواناییهای فنی
برخورداری از این مهارت، لازمه مدیریت در بخش عملیاتی یا سرپرستی یک سازمان است. علیرغم عنوان آن که شاید کمی گمراهکننده باشد؛ این مهارت تنها به داشتن دانش کار با تجهیزات و ابزارآلات صنعتی اشاره نداشته و به داشتن تخصص در هر زمینهای اشاره دارد؛ بنابراین داشتن تخصص برای هر مدیر عملیاتی که در هر بخشی در حال فعالیت است بسیار واجب بوده و در توسعه و پیشرفت کار بسیار موثر است.
انواع مدیران در یک سازمان
با توجه به وظایفی که مدیران در یک سازمان دارند، آنها را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد. برخی آنها را به دو دسته مدیران عمومی (مدیرانی که به انجام وظایف درونی سازمان مشغول بوده و امور بینبخشی به آنها محول شده است) و مدیران تخصصی (آن دسته از مدیرانی که بر روی یک بخش خاص تمرکز دارند و وظایف مربوط به آن بخش را انجام میدهند) تقسیم میکنند.
از دیدگاهی دیگر مدیران یک سازمان را در دو دسته ستادی و صفی قرار میدهند.
1. مدیران ستادی
به آن دسته از مدیرانی که بهصورت غیرمستقیم در جهت تحقق اهداف سازمان گام برمیدارند، مدیران ستادی گفته میشود. این مدیران با انجام وظایفی همچون برنامهریزی، تعیین هدف و استراتژی و آمادهسازی و تهیه امکانات مورد نیاز برای رسیدن به اهداف تعیین شده، در موفقیت سازمان نقش دارند. مدیرعامل یک سازمان نمونهای از یک مدیر ستادی است.
در حالت کلی به بخش مرکزی هر سازمان، بخش ستادی آن سازمان گفته میشود و مدیرانی که در این بخش فعالیت میکنند را مدیران ستادی میگویند.
2. مدیران صفی
همانطور که از اسم این مدیران نیز پیداست، آنها در خط مقدم یک سازمان قرار دارند. درواقع مدیران صفی یک سازمان، مجری برنامههایی هستند که مدیران ستادی به آنها محول کردهاند. این مدیران برخلاف مدیران ستادی بهصورت مستقیم در جهت دستیابی به اهداف سازمان، گام برمیدارند.
مدیران عملیاتی، نمونهای از مدیران صفی به شمار میآیند که با استفاده از منابعی که مدیران ستادی در اختیار آنها قرار میدهند، برای رسیدن به اهداف سازمان تلاش میکنند.
آیا رده بندی مدیریتی در تمامی سازمان ها یکسان است؟
خیر، رده بندی مدیریتی در تمامی سازمانها یکسان نیست. رده بندی مدیریتی در هر سازمان بسته به عوامل مختلفی به مانند موارد زیر متفاوت میباشد:
- اندازه سازمان: سازمانهای کوچکتر معمولا ساختار سلسله مراتبی سادهتری دارند، در حالی که سازمانهای بزرگتر ممکن است ساختار پیچیدهتری با سطوح مدیریتی بیشتری داشته باشند.
- نوع صنعت: نوع صنعت و فعالیت سازمان بر ساختار مدیریتی تاثیر میگذارد. برای مثال، یک شرکت تولیدی ممکن است ساختار مدیریتی متفاوتی با یک شرکت خدماتی داشته باشد.
- فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمان بر نحوه ارتباط و تعامل مدیران و کارکنان تأثیر میگذارد و در نتیجه بر ساختار مدیریتی نیز تاثیرگذار است.
- استراتژی سازمان: استراتژی سازمان بر ساختار مدیریتی و تخصیص منابع تأثیر میگذارد.
- ساختار سازمانی: برخی سازمانها ساختارهای ماتریسی یا شبکهای دارند که در آنها روابط بین مدیران پیچیدهتر است.
عوامل دیگری که بر رده بندی مدیریتی تاثیر میگذارند:
- تکنولوژی: استفاده از فناوریهای جدید میتواند ساختار مدیریتی را تغییر دهد.
- محیط کسبوکار: تغییرات در محیط کسبوکار (مانند رقابت، قوانین و مقررات) میتواند بر ساختار مدیریتی تاثیر بگذارد.
- رشد سازمان: با رشد سازمان، ساختار مدیریتی نیز ممکن است تغییر کند.
دلایل تفاوت در رده بندی مدیریتی:
- انعطافپذیری: سازمانها نیاز دارند تا به تغییرات محیطی و بازار پاسخ دهند و ساختار مدیریتی انعطافپذیری بیشتری داشته باشد.
- کارایی: ساختار مدیریتی باید به گونهای طراحی شود که به سازمان کمک کند تا به اهداف خود برسد و کارایی خود را افزایش دهد.
- ارتباطات: ساختار مدیریتی باید به گونهای باشد که ارتباطات بین مدیران و کارکنان را تسهیل کند.
رده بندی مدیریتی یک ابزار است که سازمانها برای سازماندهی خود از آن استفاده میکنند. این ابزار باید به گونهای طراحی شود که به نیازهای خاص هر سازمان پاسخ دهد و به سازمان کمک کند تا به اهداف خود برسد.
بررسی انواع مدیریت و رده بندی آن ها در سازمان های مختلف
جایگاه یک مدیر در چارت سازمانی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان یک قاعده کلی برای همه سازمانها در نظر گرفت. برای درک بهتر نقش یک مدیر در یک سازمان خاص، باید به ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و اهداف سازمان توجه کرد. برای روشنتر شدن موضوع، بیایید چند مثال از نقش مدیران مختلف در سازمانهای متفاوت را بررسی کنیم:
مدیر روابط عمومی (Public relations manager)
- سطح ارشد: در شرکتهای بزرگ و شناخته شدهای که روابط عمومی نقش بسیار مهمی در موفقیت آنها ایفا میکند، مدیر روابط عمومی ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گیرد و مستقیماً به مدیرعامل گزارش دهد.
- سطح میانی: در اکثر سازمانها، مدیر روابط عمومی در سطح میانی قرار دارد و مسئولیت هماهنگی ارتباطات داخلی و خارجی سازمان را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در سازمانهای کوچکتر، ممکن است مدیر روابط عمومی علاوه بر وظایف استراتژیک، وظایف عملیاتی مانند نگارش بیانیه مطبوعاتی یا مدیریت رسانههای اجتماعی را نیز انجام دهد.
مدیر تحقیق و توسعه (Research and development manager)
- سطح ارشد: در شرکتهای فناوری محور، مدیر تحقیق و توسعه ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت هدایت نوآوریهای سازمان را بر عهده داشته باشد.
- سطح میانی: در بسیاری از سازمانها، مدیر تحقیق و توسعه در سطح میانی قرار دارد و مسئولیت مدیریت تیم تحقیق و توسعه و اجرای پروژههای تحقیقاتی را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در برخی سازمانها، مدیر تحقیق و توسعه ممکن است بیشتر بر جنبههای عملیاتی تحقیقات تمرکز کند و در سطح عملیاتی قرار گیرد.
مدیر فناوری اطلاعات (Information Technology Manager)
- سطح ارشد: در سازمانهایی که فناوری اطلاعات نقش بسیار مهمی در کسبوکار آنها ایفا میکند، مدیر فناوری اطلاعات ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت تعیین استراتژی فناوری سازمان را بر عهده داشته باشد.
- سطح میانی: در بسیاری از سازمانها، مدیر فناوری اطلاعات در سطح میانی قرار دارد و مسئولیت مدیریت زیرساختهای فناوری اطلاعات و پشتیبانی از کاربران را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در سازمانهای کوچکتر، مدیر فناوری اطلاعات ممکن است بیشتر بر پشتیبانی فنی و حل مشکلات کاربران متمرکز باشد و در سطح عملیاتی قرار گیرد.
مدیر تولید (production manager)
- سطح ارشد: در شرکتهای تولیدی بزرگ، مدیر تولید ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت کلی تولید را بر عهده داشته باشد.
- سطح میانی: در بسیاری از سازمانها، مدیر تولید در سطح میانی قرار دارد و مسئولیت مدیریت خطوط تولید و بهبود فرآیندهای تولید را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در برخی سازمانها، مدیر تولید ممکن است بیشتر بر نظارت بر کارگران و حل مشکلات تولید متمرکز باشد و در سطح عملیاتی قرار گیرد.
مدیر کنترل کیفیت (Quality control manager)
- سطح میانی: در اکثر سازمانها، مدیر کنترل کیفیت در سطح میانی قرار دارد و مسئولیت تضمین کیفیت محصولات یا خدمات سازمان را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در برخی سازمانها، مدیر کنترل کیفیت ممکن است بیشتر بر بازرسی محصولات و حل مشکلات کیفیت متمرکز باشد و در سطح عملیاتی قرار گیرد.
مدیر محصول (Product Manager)
- سطح میانی: معمولاً در این سطح قرار میگیرند و مسئولیت چرخه عمر محصول از ایده تا بازنشستگی را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در شرکتهای محصول محور، مدیر محصول ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گیرد و مسئولیت استراتژی محصولات سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر نوآوری (Innovation Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت شناسایی فرصتهای نوآوری و توسعه ایدههای جدید را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در شرکتهایی که بر نوآوری تمرکز دارند، مدیر نوآوری ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت هدایت نوآوری سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر برنامهریزی (Planning Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت برنامهریزی استراتژیک و عملیاتی سازمان را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در برخی سازمانها، مدیر برنامهریزی ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت تدوین چشمانداز بلندمدت سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر تدارکات (Procurement Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت خرید کالاها و خدمات مورد نیاز سازمان را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهایی که زنجیره تامین پیچیدهای دارند، مدیر تدارکات ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت مدیریت کل زنجیره تامین را بر عهده داشته باشد.
مدیر دانش (Knowledge Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت مدیریت دانش سازمان، ایجاد سیستمهای مدیریت دانش و تسهیل اشتراکگذاری دانش را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهایی که دانش یکی از داراییهای اصلی آنها است، مدیر دانش ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گیرد.
مدیر پروژه (Project Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت مدیریت پروژههای مختلف سازمان را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهایی که پروژههای بزرگ و پیچیدهای دارند، مدیر پروژه ارشد ممکن است مسئولیت مدیریت چندین پروژه همزمان و هماهنگی آنها را بر عهده داشته باشد.
مدیر استراتژی (Strategy Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت تحلیل محیط کسبوکار، تدوین استراتژیهای جدید و ارزیابی عملکرد استراتژیهای موجود را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در برخی سازمانها، مدیر استراتژی ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت تدوین چشمانداز بلندمدت سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر بازاریابی (Marketing Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت برنامهریزی و اجرای فعالیتهای بازاریابی سازمان را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهایی که بازاریابی نقش بسیار مهمی در موفقیت آنها ایفا میکند، مدیر بازاریابی ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گیرد و مسئولیت تعیین استراتژی بازاریابی سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر فروش (Sales Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت مدیریت تیم فروش و افزایش فروش سازمان را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهایی که فروش نقش بسیار مهمی در موفقیت آنها ایفا میکند، مدیر فروش ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گیرد و مسئولیت تعیین استراتژی فروش سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر مالی (Financial Manager)
- سطح ارشد: مدیر مالی ارشد (CFO) معمولاً در سطح هیئت مدیره قرار دارد و مسئولیت کلی امور مالی سازمان را بر عهده دارد.
- سطح میانی: مدیران مالی در سطوح پایینتر، مسئولیت مدیریت بخشهای مختلف مالی مانند حسابداری، بودجهبندی، سرمایهگذاری و تحلیل مالی را بر عهده دارند.
مدیر حسابداری (Accounting Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت نظارت بر عملیات حسابداری، تهیه صورتهای مالی و اطمینان از رعایت استانداردهای حسابداری را بر عهده دارد.
- سطح عملیاتی: در سازمانهای کوچکتر، ممکن است مدیر حسابداری وظایف عملیاتی مانند ثبت تراکنشها را نیز انجام دهد.
مدیر ایمنی و بهداشت (Safety and Health Manager)
- سطح عملیاتی: معمولاً مسئولیت نظارت بر رعایت استانداردهای ایمنی در محیط کار، انجام بازرسیهای ایمنی و آموزش کارکنان را بر عهده دارند.
سطح میانی: در سازمانهای بزرگتر، ممکن است مسئولیت توسعه برنامههای ایمنی، مدیریت بحران و همکاری با سازمانهای نظارتی را بر عهده داشته باشند. - سطح ارشد: در برخی صنایع پرخطر مانند پتروشیمی، مدیر ایمنی و بهداشت ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت کلی ایمنی و بهداشت سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر حقوقی (Legal Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت ارائه مشاوره حقوقی به بخشهای مختلف سازمان، تهیه قراردادها، رسیدگی به دعاوی و اطمینان از رعایت قوانین و مقررات را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در شرکتهای بزرگ، مدیر حقوقی ارشد ممکن است در سطح هیئت مدیره یا تیم اجرایی ارشد قرار گرفته و مسئولیت مدیریت کلی امور حقوقی سازمان را بر عهده داشته باشد.
مدیر ارتباطات داخلی (Internal Communications Manager)
- سطح میانی: معمولاً مسئولیت برنامهریزی و اجرای برنامههای ارتباطات داخلی، اطلاعرسانی به کارکنان، برگزاری جلسات و رویدادهای داخلی را بر عهده دارند.
- سطح ارشد: در سازمانهای بزرگ، مدیر ارتباطات داخلی ارشد ممکن است مسئولیت توسعه فرهنگ سازمانی، مدیریت بحرانهای داخلی و بهبود تعاملات بین کارکنان و مدیریت را بر عهده داشته باشد.
سخن پایانی
شناخت انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در یک سازمان، به موفقیت شما در سازمانی که در آن مشغول به کار هستید کمک شایانی خواهد کرد. دانستن این موضوع ضمن آگاه کردن شما از جایگاه و شرح وظایفتان، میتواند باعث تمرکز بیشتر شما بر روی انجام امور محول شده، شود.
در این مقاله به بررسی موضوع انواع مدیران و ردهبندی مدیریتی در یک سازمان پرداخته شد و ضمن معرفی جامع سطوح مدیریتی و انواع مدیران، وظایف و نقش هر یک از آنها نیز به طور کامل شرح داده شد. لازم به ذکر است که با توجه به محتوای ارائه شده متوجه شدیم که بنا بر اندازه و پیچیدگی سازمان، اهمیت عملکرد، مهارت و تجربه مدیر و ساختار سازمانی رده بندی مدیریت کاملا متفاوت میباشد.