زمان مطالعه: 9 دقیقه
سوالی درباره مقاله «استراتژی کسب و کار چیست؟» دارید؟

روی دکمه «مشاوره آنلاین» کلیک کنید تا مهندس ایمان پاکراه و تیم آکادمی پاکراه به‌صورت آنلاین و کاملاً رایگان راهنمایی‌تان کنند.

مشاوره آنلاین

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا بعضی کسب و کارها خیلی زود به یک برند بزرگ تبدیل می‌شوند اما بسیاری دیگر خیلی زود فراموش می‌شوند؟ پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه می‌شود: استراتژی!

طبق گزارش‌های Harvard Business Review، تقریبا 70٪ از کسب و کارهایی که بیزینس استراتژی مشخصی ندارند، در همان سال‌های اولیه شروع فعالیتشان شکست می‌خورند. در مقابل، شرکت‌هایی که یک استراتژی سطح‌ بالا و قابل اجرا دارند، نسبت به دیگر کسب و کارها، 60٪ سودآوری و سهم بازار بیشتری را تجربه می‌کنند.

نتیجه می‌گیریم این روزها، فقط داشتن محصول یا خدمات خوب کافی نیست! شما باید بدانید با چه منابعی، در چه زمانی می‌خواهید به کجا برسید؟ و چه فرقی با رقبا دارید؟ اگر هنوز استراتژی کسب و کار خودتان را ننوشته‌اید یا نمی‌دانید از کجا شروع کنید، نگران نباشید.

ما در این مطلب از آکادمی کسب و کار پاکراه، به شما خواهیم گفت استراتژی کسب و کار چیست، چه انواعی دارد و چطور باید آن را اجرا کنید؛ پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید؛ ممکن است این محتوا نقطه شروع تحول در کسب و کار شما باشد!

بعد از خواندن این مطلب اگر هنوز هم سوال یا شبهه‌ای در ذهنتان باقی ماند یا دوست داشتید در مورد موضوعی بیشتر بدانید، کافی است کامنت بگذارید یا در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید تا به صورت رایگان، شما را راهنمایی کنیم!

استراتژی کسب و کار چیست؟

استراتژی کسب و کار (Business Strategy) یعنی، نقشه‌ راهی که یک شرکت برای رسیدن به هدف‌هایش طراحی می‌کند. این نقشه مشخص می‌کند:

  • چه کاری باید انجام شود؟
  • چرا این کار مهم است؟
  • با چه منابعی و چگونه باید انجام شود؟
  • و در نهایت، چطور در بازار از رقبا جلو بزنیم؟

به زبان خیلی ساده‌تر، استراتژی کسب و کار مثل نقشه‌ یک سفر است. بدون نقشه ممکن است راه را اشتباه بروید، منابعتان را هدر بدهید یا اصلا به مقصد نرسید.

مثال: فرض کنید یک نفر می‌خواهد یک کافه کوچک باز کند. این فرد زمانی یک بیزینس استراتژی دقیق دارد که مشخص کند:

  • بازار هدفش جوانان شاغل باشند؛
  • مزیت رقابتی‌اش سرعت سرویس ‌دهی و قهوه با کیفیت بالا باشد؛
  • روی تبلیغات در اینستاگرام تمرکز کند؛
  • قیمت‌ گذاری‌اش را بر اساس رقبای اطراف تنظیم کند.

استراتژی، ستون فقرات هر کسب و کار به حساب می‌آید و بدون آن، حتی بهترین ایده‌ها هم ممکن است به شکست منجر شوند.

در بخش بعدی به سراغ انواع استراتژی‌های کسب و کار می‌رویم و بررسی می‌کنیم کدام استراتژی برای چه نوع کسب و کاری مناسب‌تر است.

استراتژی کسب و کار چیست؟

معرفی 12 استراتژی کسب و کار پرکاربرد!

مهمترین انواع استراتژی کسب و کار، شامل موارد زیر است:

استراتژی توضیحات کاربرد
1. ساختارگرا تحلیل بازار و اتخاذ روش رقابتی بر اساس شرایط موجود کسب‌ و کارهای فعال در بازارهای اشباع شده یا رقابتی
2. تمایز ارائه محصول/خدمات خاص با ویژگی‌های منحصر ‌به ‌فرد برندهای لوکس، شرکت‌های خلاق یا با کیفیت بالا
3. قیمت کاهشی عرضه اولیه با قیمت بالا و کاهش تدریجی برای جذب بازار تولید کنندگان تکنولوژی و محصولات نوآورانه
4. تصاحب خرید شرکت یا محصول برای افزایش سهم بازار شرکت‌های بزرگ و سرمایه ‌دار با هدف رشد سریع
5. رشد گسترش بازار از طریق توسعه محصول، خدمات یا زیر ساخت کسب ‌و کارهای دارای پتانسیل توسعه و منابع مالی مناسب
6. تمرکز هدف ‌گیری بخش خاصی از بازار با نیازهای ویژه استارتاپ‌ها، کسب‌ و کارهای کوچک یا نیش ‌مارکت‌ها
7. فروش ترکیبی ترکیب چند محصول/خدمات برای افزایش فروش و ارزش مشتری فروشگاه‌ها، خدمات پس از فروش، محصولات مکمل
8. عملیاتی بهبود فرآیندهای داخلی برای افزایش کارایی شرکت‌های تولیدی، لجستیکی یا خدماتی با عملیات گسترده
9. تحولی ایجاد تغییرات اساسی در مدل یا صنعت کسب‌ و کار سازمان‌هایی در آستانه تغییر یا ورود به حوزه جدید
10. پایدار تمرکز بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار برندهای دوست‌ دار محیط زیست، صنایع سبز
11. تنوع ‌بخشی ورود به بازارهای مرتبط برای کاهش ریسک شرکت‌های جا افتاده که دنبال توسعه افقی یا عمودی هستند
12. حفاظتی حفظ مشتریان فعلی از طریق وفادارسازی و امتیازات خاص شرکت‌هایی با پایگاه مشتری ثابت (مثل بیمه، بانک، ISP)

چرا استراتژی کسب و کار مهم است؟

شاید بپرسید چرا باید برای نوشتن استراتژی وقت و انرژی بگذاریم؟ پاسخ ساده ا‌ست. بدون استراتژی، کسب و کار شما شبیه یک کشتی بدون سکان در دریای رقابت خواهد بود. ممکن است حرکت کند، اما احتمال اینکه به مقصد برسد بسیار کم است.

در لیست زیر دلایلی که باید برای کسب و کارتان استراتژی داشته باشید را آورده‌ایم:

  • کمک به تصمیم‌ گیری هدفمند و سریع‌تر
  • تمرکز روی مزیت رقابتی و نقاط قوت
  • جلوگیری از هدر رفت منابع
  • هماهنگی تیمی و انسجام در اجرای وظایف
  • توانایی سازگاری با تغییرات

طبق گزارش McKinsey، شرکت‌هایی که استراتژی مدون و مکتوب دارند، احتمال موفقیت آنها در اجرای پروژه‌ها و ابتکارات تجاری 80 درصد بیشتر از دیگر کسب و کارهاست!

پس اگر می‌خواهید رشدتان پایدار باشد و بتوانید بدون سردرگمی در مورد کسب و کارتان تصمیم بگیرید، اولین قدم شما باید تدوین یک استراتژی روشن و عملی باشد.

چرا استراتژی کسب و کار مهم است؟

آشنایی با 6 جزء اصلی استراتژی کسب و کار

در هر استراتژی کسب و کاری 6 جزء اصلی وجود دارد که در این بخش برای راحتی شما همراهان وفادار آکادمی پاکراه، آنها در یک جدول به همراه توضیحات قرار داده‌ایم:

اجزا توضیحات
1. ماموریت، چشم ‌انداز و اهداف مشخص می‌کند که کسب ‌و کار چیست، به کجا می‌خواهد برسد و چرا فعالیت می‌کند.
2. ارزش‌های اصلی کسب‌ و کار اصول رفتاری و فکری برند که تصمیم ‌گیری‌ها را هدایت می‌کند.
3. تحلیل SWOT بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای کسب‌ و کار
4. تاکتیک‌ها و روش‌های اجرایی اقدامات عملی برای رسیدن به اهداف مشخص‌ شده در استراتژی
5. منابع و نحوه تخصیص آن‌ها مشخص می‌کند چه منابعی لازم است و چگونه بین بخش‌ها توزیع شود.
6. اندازه‌ گیری و ارزیابی عملکرد تعیین شاخص‌ها (KPI) برای سنجش میزان پیشرفت و موفقیت استراتژی

آشنایی با سطوح استراتژی کسب و کار

برای اینکه بهتر درک کنیم استراتژی در کدام بخش از یک کسب ‌و کار به کار می‌رود، می‌توانیم ساختار شرکت را مثل یک هرم در نظر بگیریم. این هرم را در سه سطح اصلی می‌توان بررسی کرد:

  1. سطح کلان یا شرکتی (Corporate Level)
  2. سطح کسب ‌و کار یا واحدی (Business Level)
  3. سطح وظیفه‌ای یا عملیاتی (Functional Level)

هر کدام از این سطوح، به استراتژی مخصوصی نیاز دارد؛ چون اهداف، فعالیت‌ها و تصمیم‌ گیری‌ها در هر سطح متفاوت است.

1. سطح شرکتی (کلان‌ترین لایه)

در این سطح، شرکت به سوالات کلیدی و بلند مدت پاسخ می‌دهد؛ ازجمله:

  • در چه حوزه‌هایی باید فعالیت کنیم؟
  • کجا سرمایه‌ گذاری کنیم؟
  • چطور رشد کنیم؟

استراتژی شرکتی، مثل سکان هدایت کشتی، مسیر کلی شرکت را در بلند مدت مشخص می‌کند.

مثال: تصمیم برای ورود به بازار بین ‌المللی یا سرمایه ‌گذاری در یک صنعت جدید، در این سطح گرفته می‌شود.

2. سطح کسب ‌و کار یا واحدی (لایه میانی)

اینجا تمرکز روی نحوه‌ رقابت در بازار و اجرای استراتژی‌های مشخص شده برای هر بخش از کسب‌ و کار است. هر واحد مثل بازاریابی، فروش، تحقیق و توسعه و… باید بر اساس جایگاه خودش در بازار، مسیر متفاوتی را طی کند.

مثال: واحد بازاریابی روی جذب مشتری تمرکز می‌کند، در حالی که واحد تولید، به دنبال افزایش کیفیت با هزینه کمتر است. اما همه‌ این استراتژی‌ها باید در راستای هدف اصلی شرکت باشند.

3. سطح وظیفه‌ای یا عملیاتی (پایین‌ترین لایه)

در این سطح، تمرکز روی اجرای جزئیات و برنامه‌های روزمره هر واحد است. اینجا استراتژی به کمک تیم‌ها و کارکنان می‌آید تا بدانند هرکاری را چطور، با چه ابزارهایی و در چه بازه زمانی باید انجام دهند.

مثال: اگر استراتژی کلان شرکت پایین نگه داشتن قیمت نهایی محصول باشد، تیم بازاریابی باید با تکنیک‌هایی مثل سئو یا تبلیغات کم‌ هزینه، به تحقق این هدف کمک کند.

آشنایی با سطوح استراتژی کسب و کار

اجرای استراتژی کسب و کار در 5 قدم!

حالا که با استراتژی کسب و کار به طور کامل آشنا شدید، وقت آن رسیده یک خودکار و دفتر بردارید تا با هم قدم به قدم یک استراتژی کسب و کار بنویسیم.

1. مشخص کردن چشم انداز کسب و کار

قبل از اینکه بخواهید هدف ‌گذاری کنید، ابتدا باید بدانید که اصلا قرار است به کجا برسید. چشم‌ انداز؛ یعنی تصویری روشن از آینده‌ای که برای کسب ‌و کارتان در نظر دارید.

در کنار این موضوع، ارزش‌های اصلی شرکت هم مشخص می‌کند که طبق چه اصولی می‌خواهید پیش بروید. این دو مورد پایه‌ تصمیم‌ گیری‌های آینده هستند!

مثال: آمازون می‌خواهد مشتری ‌محورترین شرکت دنیا باشد یا اپل می‌خواهد بهترین تجربه دیجیتال را به کاربران ارائه بدهد!

1.1 تعریف خدمات و ارزش پیشنهادی

چه محصول یا خدماتی قرار است ارائه بدهید؟ چرا مشتری باید بجای رقبا از شما خرید کند؟

اینجاست که پای ارزش پیشنهادی (Value Proposition) به میان می‌آید؛ یعنی آن چیزی که شما را متمایز می‌کند و باعث می‌شود مردم به شما اعتماد کنند.

مثال: شاپیفای با ارائه یک پلتفرم ساده و قدرتمند، به کسب ‌و کارها کمک می‌کند فروش آنلاین خود را بدون دردسر راه اندازی کنند.

1.2 شناخت مشتری و بازار هدف

مشتری ایده‌آل شما چه کسی است؟ بازار هدف شما کجاست؟ اینکه بدانید مخاطبان شما چه نیازهایی دارند، از چه طریقی خرید می‌کنند و چه چیزی برایشان اهمیت دارد، به شما کمک می‌کند تا دقیق‌تر هدف ‌گیری کنید.

مشتریان شما می‌توانند در یکی از دو دسته بندی زیر باشند:

  • B2C: مصرف‌ کننده نهایی (براساس سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و…)
  • B2B: کسب ‌و کارهای دیگر (براساس صنعت، اندازه شرکت، مدل فروش و…)

2. تعیین اهداف کلان

بعد از مشخص‌ شدن چشم‌ انداز، حالا وقت آن است که اهداف سازمانی تعیین شوند. اینجا تمرکز روی اهدافی مثل افزایش فروش، سودآوری یا رشد سهم بازار هست.

این اهداف به کسب ‌و کار جهت می‌دهند و عملکرد کلی را هدایت می‌کنند. در این مرحله هنوز وارد جزئیات اجرایی مثل بازاریابی یا محصول نمی‌شویم.

3. تحلیل وضعیت فعلی با SWOT

برای طراحی استراتژی، باید بدانید الان کجایید و چه فرصت‌ها یا تهدیدهایی در اطرافتان وجود دارد. مدل SWOT کمک می‌کند تا نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها را شناسایی کرده و بر اساس آنها تصمیم گیری کنید.

مثال: اگر نقطه قوت شما قیمت رقابتی است و بازار هم به ‌دنبال خرید ارزان‌تر است، روی همین مزیت سرمایه ‌گذاری کنید.

4. مشخص ‌کردن مزیت رقابتی

در این مرحله باید به این سوال پاسخ بدهید که مزیت شما نسبت رقبا چیست؟ این مزیت می‌تواند قیمت پایین‌تر، کیفیت بالاتر، خدمات خاص یا نوآوری، باشد. این برگ برنده را باید در مرکز استراتژی قرار دهید!

5. ساخت چارچوب اجرایی استراتژی

در نهایت، باید مشخص کنید که هر بخش از کسب ‌و کار (مثل بازاریابی، تولید، منابع انسانی و…) چطور باید در جهت استراتژی کلان حرکت کنند. به این ساختار هماهنگ و منسجم، چارچوب استراتژی کسب‌ و کار گفته می‌شود!

مثال: واحد بازاریابی باید روی دیجیتال مارکتینگ، تیم فروش روی جذب مشتری جدید، و بخش محصول روی بهبود کیفیت تمرکز کنند.

چطور موفقیت یک استراتژی را بسنجیم؟

وقتی از موفقیت استراتژی کسب‌ و کار صحبت می‌کنیم، منظور فقط اجرا کردن یک برنامه نیست؛ بلکه باید ببینیم این برنامه چه تاثیری بر رشد، رقابت ‌پذیری و سودآوری شرکت گذاشته است.

حالا برای اینکه بدانید استراتژی شما جواب داده است یا نه، باید از ابزارهایی به نام شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) استفاده کنید.

این شاخص‌ها به شما کمک می‌کنند تا میزان پیشرفتتان را نسبت به اهداف از پیش تعیین‌ شده اندازه بگیرید.

نکته: بهتر است این شاخص‌ها قبل از اجرای استراتژی مشخص شوند تا بعدا بتوانید به ‌درستی عملکرد را ارزیابی کنید.

دسته ‌بندی شاخص‌های کلیدی عملکرد به صورت زیر هستند:

1. شاخص‌های رشد کسب ‌و کار

این شاخص‌ها نشان می‌دهند که شرکت تا چه اندازه توانسته توسعه پیدا کند:

شاخص توضیحات
1. میزان فروش بررسی افزایش درآمد نسبت به قبل
2. تعداد مشتریان جدید سنجش جذب بازار
3. تکرار خرید مشتریان قبلی نشان ‌دهنده رضایت و وفاداری مشتریان
4. نرخ تبدیل کاربر به مشتری تحلیل عملکرد تیم بازاریابی و فروش
5. میانگین ارزش هر سفارش نشان‌ دهنده قدرت خرید و رفتار مشتری
6. نرخ حفظ مشتری سنجش توانایی شرکت در نگه ‌داشتن مشتریان

2. شاخص‌های رقابت ‌پذیری

این شاخص‌ها موقعیت شما را نسبت به سایر بازیگران بازار مشخص می‌کنند:

شاخص توضیحات
1. سهم بازار بررسی جایگاه شما در بازار هدف
2. نرخ فروش نسبت به رقبا قدرت رقابتی شرکت در جذب مشتری
3. آگاهی از برند اندازه ‌گیری حضور ذهن مشتریان نسبت به برند
4. نرخ رشد فروش نسبت به میانگین صنعت ارزیابی عملکرد بهتر یا ضعیف‌تر نسبت به رقبا
5. بازده سود نسبت به صنعت سنجش کارایی مدل کسب ‌و کار در مقایسه با بازار

3. شاخص‌های مالی

در نهایت، معیارهای مالی مشخص می‌کنند که آیا استراتژی توانسته به سودآوری منجر شود یا نه:

شاخص توضیحات
1. سود خالص و ناخالص بررسی عملکرد کلی کسب ‌و کار
2. سود عملیاتی سنجش بازده عملکرد از فعالیت‌های اصلی
3. بازده دارایی (ROA) تحلیل بهره ‌وری از دارایی‌ها
4. جریان نقد عملیاتی و آزاد بررسی وضعیت نقدینگی و سلامت مالی

برای اینکه بفهمید استراتژی‌ شما کار کرده است یا نه، باید روند تغییرات در این شاخص‌ها را با دقت رصد کنید.

نکته: هر کسب‌ و کاری بسته به اهداف، صنعت و ساختار داخلی، می‌تواند KPIهای خاص خودش را تعریف کند. گاهی حتی لازم است به‌ طور جداگانه شاخص‌هایی برای بخش‌های مختلف مثل فروش، بازاریابی، منابع انسانی یا پشتیبانی طراحی شود.

5 مثال واقعی استراتژی کسب و کار

این مطلب را قصد داریم با بررسی 5 استراتژی از کسب و کارهای واقعی ایرانی و خارجی به پایان ببریم. این بخش به شما کمک می‌کند مفهوم استراتژی و تاثیر آن در موفقیت یک کسب و کار را بهتر درک کنید:

مثال: 1. استراتژی رهبری هزینه: دیجی ‌کالا

  • دیجی ‌کالا در تلاش است قیمت‌ها را در بخشی از محصولات خودش پایین نگه دارد تا سهم بازار بیشتری را از آن خود کند.
  • این شرکت، این کار را با ایجاد انبارهای بزرگ، خرید عمده از تامین ‌کننده‌ها و سیستم توزیع بهینه انجام داده است.
  • هدف دیجی کالا از این کار، جذب مشتریان حساس به قیمت است که بسیار هوشمندانه آن را انجام می‌دهد.

2. استراتژی تمایز: نایک (Nike)

  • برند نایک فقط کفش نمی‌فروشد؛ بلکه سبک زندگی و هویت ورزشی را به فروش می‌رساند.
  • این شرکت از طریق طراحی منحصر به ‌فرد، تبلیغات احساسی، و همکاری با ورزشکاران معروف، این کار را انجام می‌دهد.
  • نتیجه این کار این است مشتری حس می‌کند نایک فقط یک برند نیست، یک انتخاب شخصی و باکلاس است!

3. استراتژی تمرکز: کافه‌ای محلی در یک منطقه خاص

  • فرض کنید یک کافه در منطقه‌ای خاص روی مشتریان گیاه‌ خوار تمرکز می‌کند.
  • استراتژی این کافه، تمرکز بر بازار کوچک اما وفادار است.
  • دلیل موفقیت این کافه، این است که نیاز خاصی را پوشش می‌دهد که رقبا از آن غافل بوده‌اند!

4. استراتژی نوآوری: اپل (Apple)

  • شرکت اپل همیشه محصولاتش را با نوآوری در طراحی، رابط کاربری و امکانات منحصر ‌به‌ فرد از دیگر شرکت‌ها متمایز می‌کند.
  • هدف این شرکت ساخت تجربه متفاوت برای مشتری و نتیجه آن، وفاداری بالای مشتری و سود بیشتر، حتی با وجود قیمت بالاتر است.

5. استراتژی رشد: یک آموزشگاه آنلاین

  • یک آموزشگاه زبان ابتدا روی کلاس‌های حضوری تمرکز داشت، اما بعد از مدتی با راه‌ اندازی دوره‌های آنلاین، بازار خود را گسترش داد.
  • نوع استراتژی این آموزشگاه، رشد افقی (ورود به کانال جدید فروش) و نتیجه آن، افزایش درآمد و جذب مشتری از سراسر کشور است!

هر کدام از این مثال‌ها نشان می‌دهند که داشتن یک استراتژی مشخص، می‌تواند مسیر کسب و کار را روشن کرده و به تصمیم‌ گیری‌های هوشمندانه‌تر کمک کند.

مثال واقعی استراتژی کسب و کار

برای نوشتن استراتژی کسب و کار از چه کسی مشاوره بگیریم؟

واقعیت این است که تدوین استراتژی کسب و کار، چیزی فراتر از نوشتن یک برنامه کلی یا اهداف بلند پروازانه است. شما به کسی نیاز دارید که بازار و رقابت را خوب بشناسد، در تحلیل و طراحی مدل‌های کسب و کار تجربه عملی داشته باشد و بتواند مزیت‌های پنهان در کسب و کار شما را کشف کند!

بسیاری از صاحبان کسب و کار، به ‌تنهایی وارد مسیر تدوین استراتژی می‌شوند و در نهایت یا دچار سردرگمی می‌شوند یا در اجرای استراتژی خود شکست می‌خورند. دلیل این امر نداشتن مشاوره تخصصی و مسیر درست است.

اگر می‌خواهید جزو شکست خورده‌ها نباشید، ما با ارائه خدمات مشاوره کسب و کار حرفه ای، آماده کمک به شما هستیم! ما در آکادمی پاکراه، به شما کمک می‌کنیم تا استراتژی اختصاصی کسب و کارتان را طراحی کرده و بازار، رقبا و فرصت‌های پنهان را تحلیل کنید.

پس اگر آماده‌اید تا برای کسب و کارتان یک مسیر روشن‌ ترسیم کنید، همین حالا با ما تماس بگیرید یا فرم های مشاوره را پر کنید.

سوالات متداول

بله، حتی کسب و کارهای کوچک هم باید بدانند به کجا می‌خواهند برسند و چطور با رقبای خود فرق داشته باشند!

استراتژی مسیر کلی کسب و کار را مشخص می‌کند، در حالی‌ که برنامه بازاریابی فقط بخشی از آن است که روی جذب مشتری تمرکز دارد.

پیشنهاد می‌شود هر ۶ تا ۱۲ ماه یک ‌بار، استراتژی شما بازبینی و با شرایط جدید بازار هماهنگ شود.