امروز با ظهور انواع ابزارهای تکنولوژی همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفته، حتی روش رونقبخشی به کسبوکارهاد تغییر کرده است!
دیگر آن زمانها گذشت که یک بلندگو به دست میگرفتید و آواز میخواندید تا مشتری بیاید و اگر دلش خواست از شما خرید کند. حالا فروش محصول خیلی بیشتر از قبل دنگ و فنگ دارد و در واقع باید مشتری را بالای سرتان نگه دارید.
در کسبوکار دیجیتال باید روزهای زیادی را درباره مشتری و بازار تحقیق کنید تا متناسب با آن بتوانید یک استراتژی بازاریابی اصولی توسط متخصص بازاریابی تدوین کرده و بعد با مشتری تعامل برقرار کنید تا او را جذب یا حفظ کنید و این تعریفی ساده از بازاریابی است.
حالا ممکن است بگویید که در تبلیغات نیز همین اتفاق میافتد؛ ولی در تبلیغات باید با استفاده از رسانههای تبلیغاتی توجه مشتری را به محصول یا برندتان جلب کنید.
در کل؛ بازاریابی یعنی ایجاد علاقه و نیاز در مشتری برای خرید محصول یا خدمت، اما فروش یعنی تبدیل آن علاقه به عمل خرید و کسب درآمد.
در این مقاله از آکادمی کسب و کار پاکراه همراه ما باشید تا با تفاوت بازاریابی و تبلیغات، تعریف بازاریابی در انواع کسبوکارها، مراحل بازاریابی موفق، معرفی مراحل تبلیغاتی و … آشنا شوید.
- تعریف بازاریابی در انواع کسب و کارها
- بررسی اهمیت بازاریابی
- برای بازاریابی موفق چه مراحلی را طی کنیم؟
- تبلیغات باید دیوانهکننده باشد تا به سطل آشغال نرود!
- خلاقانه تبلیغ کنید تا مخاطب را بگیرد!
- اهمیت تبلیغات در دنیای کسب و کار چیست؟
- ۶ مرحله تبلیغات مؤثر برای افزایش فروش و برندینگ
- 12 تفاوت بازاریابی و تبلیغات برای سازندگی کسب و کارتان
- بازاریابی و تبلیغات؛ به نظرتان کدام مهم تر هستند؟
- سخن آخر
بازاریابی و تبلیغات مانند یک شمشیر دو لبه شما را برای میدان کارزار و رقابت در کسبوکار آماده میکند. اگر هر دوی آنها را داشته باشید، پس به هدفتان یعنی فروش بالا و برندینگ دست خواهید یافت. در این قسمت قبل از آنکه بخواهیم تفاوت بازاریابی و تبلیغات را بررسی کنیم، ابتدا لازم است که تعریف دقیقی از هر دو مفهوم داشته باشیم.
تعریف بازاریابی در انواع کسب و کارها
بازاریابی چیست؟ در واقع بازاریابی به هر گونه برنامهریزی استراتژیک در راستای فروش و برندینگ برای مشتریان هدف و بالقوه که در انتظار خدمات و محصول شما هستند، گفته میشود.
به زبان ساده، بازاریابی یعنی پیدا کردن مشتریان مناسب برای محصول یا خدمت شما و قانع کردن آنها به خرید. این کار شامل شناخت نیازهای مشتریان، ایجاد ارتباط با آنها، و ارائه ارزش به آنها است.
شما باید برای عملیات بازاریابی خود یک استراتژی بچینید، برای این کار باید ابتدا مخاطب هدف خود را شناسایی کنید، بعد با استفاده از علاقهمندیهای او یک محصول یا خدمت را معرفی کنید. حالا مخاطب در قبال ارزشی که دریافت کرده، محصول شما را خریداری کرده و به مشتری وفادار تبدیل میشود.
با یک مثال ساده میتوانیم بازاریابی را اینگونه تعریف کنیم:
آیکیا بهعنوان فروشنده لوازمخانگی بازار هدف خود را قشر متوسط جامعه جهانی قرار داد. چراکه این قشر بیشترین افراد جامعه را شامل میشدند. آیکیا استراتژی بازاریابی خود را بر قیمت پایین بنا کرد و این معقولانه بود، چون افراد متوسط همیشه دغدغه خرید لوازم با کیفیت و قیمت مناسب را دارند.
گوگل نیز تشخیص داد که مخاطبین هدف نیاز به دسترسی سریع به اطلاعات را دارند. برای همین یک موتور جستجوی نوآورانه را در جستوجو گوگل قرار داد و این مشکل را حل کرد.
شما با بازاریابی باید یک نیاز مخاطب هدف خود را تشخیص دهید و مطابق با آن یک راهحل ارائه دهید. با این عملکرد میتوانید مشتری را جذب کرده و آن را تبدیل به مشتری وفادار کنید.
بررسی اهمیت بازاریابی
اگر بخواهید یک کسبوکار موفق داشته باشید، باید بازاریابی و تبلیغات را جدی بگیرید. در بازار رقابتی امروز شما باید یک مشخصه منحصربهفرد به مخاطب خود ارائه دهید که او شما را انتخاب کند. همچنین باید بتوانید محصول یا خدماتتان را برای مشتری بالقوه شخصیسازی کنید تا او نسبت به برندتان اعتماد کند. اگر بتوانید این احساس امنیت را در او ایجاد کنید، پس او با خرید محصولتان برایتان جبران خواهد کرد.
بازاریابی را اگر بر اساس یک برنامه و استراتژی قدرتمند بچینید، پس میتوانید ادعا کنید که در مسیر درست کسبوکار حرکت میکنید. در ادامه اهمیت بازاریابی در موفقیت کسبوکارتان را شرح خواهیم داد:
- افزایش توانایی جذب مشتریان جدید
- حفظ مشتریان فعلی با پاسخ به نیازها و خواستههای او
- افزایش فروش و درآمدهای برند
- معرفی و شناخت برند
- افزایش سهم بازار با استراتژی موفق بازاریابی
- تعامل مؤثر با مشتریان
- بهبودبخشی مدیریت کسبوکار
- تعیین اهداف تجاری
برای بازاریابی موفق چه مراحلی را طی کنیم؟
به نظرتان چرا برخی از کسبوکارها در همان ابتدای کار ورشکست میشوند؟ آنها اعتقادی به انجام بازاریابی اصولی ندارند و مراحل آن را بهصورت تماموکمال انجام نمیدهند. برای همین بودجه تبلیغاتی خود را صرف یک برنامه بدون بازدهی کرده و بعد دیگر نمیتوانند خودشان را جمع کنند. برای اینکه بتوانید در کسبوکارتان موفق شوید باید مراحل بازاریابی را بهصورت گامبهگام انجام دهید و از متخصصین آکادمی پاکراه کمک بگیرید تا بتوانید بهصورت تخصصی یک کسبوکار موفق را هدایت کنید.
البته زیر پا گذاشتن این مراحل یا شخصیسازی آن با کسبوکارتان نیازمند بارها تجربه و یادگیری این مراحل است. وقتی در طی این مراحل استاد و حرفهای شدید، حالا میتوانید از استراتژی و مراحل شخصیسازی شده استفاده کنید. در ادامه با مراحل گامبهگام بازاریابی بیشتر آشنا شوید:
- شناسایی هدف کسبوکار در بازاریابی
- شخصیسازی اهداف بازاریابی
- انجام تحقیقات بازار
- شناسایی کانالهای بازاریابی (شخصیسازی)
- تعیین بودجه تبلیغاتی
- همکاری با تیم بازاریابی حرفهای
تبلیغات باید دیوانهکننده باشد تا به سطل آشغال نرود!
تبلیغات چیست؟ اگر شما از یکسری تصاویر، ویدئو، متن و حتی ایدههای خلاقانه دیگر برای جلب توجه مخاطب هدف و بالقوه در ارائه محصول یا خدمت خود استفاده کنید، در واقع تبلیغات انجام دادهاید. همه میدانند که تمام تلاشها در یک واحد تجاری در راستای فروش بیشتر و برندینگ است.
چطور به فروش بیشتر میرسیم؟ وقتی که مخاطب برند را بشناسد و بر اساس آن خرید کند و این روند را ادامه دهد. حالا برای اینکه بتوانیم توجه مخاطب را به محصولمان جلب کنیم و در حقیقت مشتری لطف کند و نگاهی به برند ما بیندازد، باید از برنامههای قدرتمند و خلاقه تبلیغاتی استفاده کنیم
خلاقانه تبلیغ کنید تا مخاطب را بگیرد!
در دنیایی که انواع و اقسام تبلیغات ظهور کردهاند، فقط یک چیز است که توجه را جلب میکند: تبلیغات خلاقانه!
فقط یک مشکل وجود دارد؛ آن هم بیتوجهی به تبلیغات توسط مردم است. چراکه تبلیغات از درودیوار فضای مجازی و کوچه و خیابان بر سر مردم میریزد و ۹۰ درصد مردم از دیدن تبلیغات خسته شدهاند. برای همین واقعاً باید یک تبلیغات دیوانهکننده داشته باشید. تبلیغاتی که در نهایت به سطل آشغال نرود!
برای مثال رد بول در یک حرکت خلاقانه از مخاطبین خود در فضای مجازی خواست که با قوطی رد بول عکس بگیرند و با هشتگ مشخصی آن را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. این شرکت بدون هزینه یک کمپین تبلیغاتی را به راه انداخت و بهسرعت در فضای مجازی معروف شد.
اهمیت تبلیغات در دنیای کسب و کار چیست؟
هر کسبوکاری میتواند قبل از اینکه داد بزند و محصول و خدمت خود را به مخاطب معرفی کند از انواع روش تبلیغاتی کمک بگیرد. تبلیغات چاپی، تبلیغات پیامکی، تبلیغ رادیویی، تبلیغات چریکی، تبلیغات آنلاین و تبلیغات بنری از انواع تبلیغات بهحساب میآید.
شرکت اپوتکس (شرکت دارویی بزرگ در کانادا) با تبلیغ در مترو بسیار به محبوبیت رسید. این تبلیغ بهگونهای بود که وقتی مترو به ایستگاه نزدیک میشد. موهای زن در ویدئو در باد میرقصید. این شرکت با بهکارگیری این ایده یک حرکت خلاقانه را اجرا کرد و به موفقیت هم رسید.
در ادامه با اهمیت و نقش تبلیغات در فروش بیشتر آشنا شوید. شما با دانستن اهمیت تبلیغات یک انتخاب اصولی به همراه تیم حرفهای آکادمی پاکراه خواهید داشت.
- تبلیغات به شما کمک میکند تا محصول، خدمت یا کسبوکارتان را به مخاطبان معرفی کنید.
- بازاریابی و تبلیغات در کنار هم به رشد و پیشرفت کسبوکارتان کمک میکند.
- آگاهی از برندتان را در نزد مخاطب هدف و بالقوه افزایش میدهد.
- به افزایش فروش و برندسازی کمک میکند.
- با کمک تبلیغات میتوانید تمایز محصول خود را از دیگر برندها معرفی کنید.
- از بازار رقابتی با دیگر هم صنفان خود عقب نمیمانید.
- مشتری بیشتری جذب میکنید.
۶ مرحله تبلیغات مؤثر برای افزایش فروش و برندینگ
اگر کمی با خود فکر کنید، حتماً برایتان پیش آمده که یک محصول موردنیاز خود را از طریق دیدن تبلیغات حرفهای خریداری کردهاید. این خرید یکدفعه انجام نشده و شما از قبل قصد خرید آن را داشتید؛ ولی مشکلی مالی اجاره نداده بود. حالا با پیشنهاد تخفیف از سوی آن برند تصمیم به خرید آن محصول گرفتهاید.
در واقع صاحب آن برند و کسبوکار و مدیران تبلیغاتی در مدت زمان طولانی با تحقیق بازار یک استراتژی حرفهای را تدوین کردهاند و بر اساس آن ارائه تخفیف را پیشنهاد دادهاند. برای همین اگر میخواهید که یک تبلیغات مؤثر در دنیای عجیبوغریب کسبوکار اینترنتی داشته باشید، باید با مراحل تبلیغاتی آن آشنا باشید.
تبلیغات خود را چگونه شروع کنم؟
شما میتوانید با کمک مراحل زیر از صفر تا صد مراحل تبلیغاتی برای یک تبلیغات مؤثر استفاده کنید:
- ابتدا هدف خود را تعیین کنید
اگر شما هدف خود را بهدرستی انتخاب کنید، پس کانال مناسب تبلیغاتی را نیز درست انتخاب خواهید کرد، چراکه هر دوی آن به هم وابسته هستند. در نتیجه یک محتوای شخصیسازی شده را برای مخاطبتان منتشر میکنید.
- یک استراتژی و نقشه راه مناسب تدوین کنید
با تدوین اصولی استراتژی تبلیغاتی میتوانید به موفقیت کمپین نزدیک شوید. چراکه کمترین تأثیر تعیین استراتژی صرفهجویی در بودجه تبلیغات و مدیریت و نظارت بهتر بر کمپینها خواهد بود.
- از ابزارهای تبلیغاتی مناسب و شخصیسازی شده، استفاده کنید
ایمیل مارکتینگ، تبلیغات پیامکی، کانالهای سوشالمدیا، سئو و بهینهسازی موتورهای جستجو و تبلیغات رسانهای از ابزارهایی تبلیغاتی بهحساب میآید.
- دادههایی درباره بازار هدف و مخاطبان کسب کنید
اگر از داده برای تبلیغات استفاده کنید، در واقع تبلیغات دادهمحور انجام دادهاید. این دادهها شامل جنسیت، سن، شغل، موقعیت مکانی، علایق شخصی و الگوهای رفتاری است.
- بودجه تبلیغات خود را تعیین کنید
شما میتوانید بر اساس دادهها، علایق مشتریان، نوع محصول و کسبوکارتان این بودجه را تعیین کنید و از صرف هزینههای اضافی جلوگیری کنید.
- تحلیل و بهینهسازی کمپین تبلیغات و ارائه نتایج در آخرین مرحله انجام خواهد شد.
از بررسی و تحلیل نتایج دو فایده کسب خواهید کرد: اول اینکه چه پیامی، چه رسانهای و روش تبلیغاتی کارساز بوده و میتوانید از این روشها و تجارب در کمپینهای بعدی استفاده کنید. مورد دوم اینکه میتوانید نرخ بازگشت سرمایه را در کمپینهای بعدی افزایش دهید.
12 تفاوت بازاریابی و تبلیغات برای سازندگی کسب و کارتان
یکی از دغدغههای همیشگی مدیران بازاریابی و تبلیغات، صاحبان کسبوکار و فعالان حوزه اقتصادی تفاوت بازاریابی و تبلیغات است. گاهی آنها را یک مسیر مشترک میدانند و گاهی آنها را دو حوزه مجزا در کسبوکار اعلام میکنند.
ازاینرو باید بدانید که با تبلیغات یک پیام شخصیسازی شده را برای مخاطب هدفتان در یک باکس خیرهکننده اعلام کنید. از طرفی کارشناسان بازاریابی، تبلیغات را بخشی از بازاریابی بهحساب میآورند. درحالیکه بازاریابی به تمام فعالیتهایی گفته میشود که تعامل بین مشتری و برند بهبود پیدا کند.
در ادامه به 12 تفاوت بازاریابی و تبلیغات میپردازیم.
1. استراتژی مورد استفاده در بازاریابی و تبلیغات
یکی از مهمترین تفاوتهای بازاریابی و تبلیغات استراتژیهای هر کدام است. شما در بازاریابی تمام تلاش خود را حتی با کمک تبلیغات مؤثر انجام میدهید که لید را تبدیل به مشتری کنید.
شما در بازاریابی میتوانید از سه استراتژی بازاریابی درونگرا (برای مثال بلاگ پست در سایت خودتان)، بازاریابی روابط عمومی (انتشار مقاله درباره مزایای محصول جدید)، و بازاریابی مفهومی (بر اساس رفتارهایی که قبلاً انجام داده برای مثال مطالبی که در گوگل جستوجو کرده) استفاده کنید.
در تبلیغات نیز میتوانید از سه تکنیک و استراتژی از جمله تبلیغات سنتی (پخش تراکت)، تبلیغات خردهفروشیها در قفسه فروشگاهها، تبلیغات دیجیتال (تبلیغات شبکههای اجتماعی) بهره ببرید.
با این تفاسیر پس بازاریابی برای جذب مشتری جدید و حفظ مشتریهای سابق هدفگذاری شده و تبلیغات در این مسیر شانهبهشانه به بازاریابی کمک میکند.
مثال: یک شرکت تولیدکننده نوشابه جدیدی را روانه بازار میکند.
- بازاریابی: این شرکت با انجام تحقیقات بازار، مشخص میکند که جوانان به نوشابههای انرژیزا علاقه دارند. سپس با استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا، وبلاگهایی در مورد مزایای نوشابههای انرژیزا برای ورزشکاران منتشر میکند و در شبکههای اجتماعی مسابقههایی با جوایز جذاب برگزار میکند.
- تبلیغات: برای معرفی محصول جدید، این شرکت از تبلیغات تلویزیونی در برنامههای ورزشی استفاده میکند و در ایستگاههای مترو بیلبوردهایی با طرحهای جذاب نصب میکند.
2. تعیین بودجه در بازاریابی و تبلیغات
تبلیغات رایگان وجود دارند؛ ولی اگر بخواهید که یک تبلیغات گسترده داشته باشید، باید هزینه کنید و تمام!
هزینه کمپین تبلیغاتی به کانال تبلیغات و نوع تبلیغ بستگی دارد و شامل این هزینهها میشود: (هزینه تبلیغات اینفلوئنسری، هزینه طراحی بنر تبلیغاتی، تبلیغات گوگل ادز، کپیرایتر و…)
در تعیین هزینههای تبلیغات، تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات چیست؟
نوع هزینهها در بازاریابی متفاوت بوده و شامل استخدام افراد متخصص بازاریاب و ابزارهای بازاریابی میشود. در واقع اگر تبلیغات را زیر شاخه بازاریابی در نظر بگیریم، پس گرانترین بخش به تبلیغات اختصاص پیدا میکند.
مثال: یک فروشگاه لباس آنلاین قصد دارد فروش خود را افزایش دهد.
- بازاریابی: این فروشگاه برای بهبود سئو سایت، تولید محتوا و ایمیل مارکتینگ هزینه میکند. همچنین، برای تحلیل دادهها و شناخت رفتار مشتریان از ابزارهای تحلیل استفاده میکند.
- تبلیغات: این فروشگاه برای نمایش تبلیغات بنری در سایتهای پر بازدید و تبلیغات در شبکههای اجتماعی هزینه میکند. همچنین، برای همکاری با اینفلوئنسرها بودجهای در نظر میگیرد.
3. تعیین KPI برای موفقیت در کمپین
با تعیین KPI (شاخص کلیدی عملکرد) شما میتوانید تشخیص دهید که با استراتژی بازاریابی یا تبلیغاتی چقدر به هدف خود نزدیک خواهید شد. با اندازهگیری شاخص کلیدی عملکرد نسبت به کمپینهای قبل قویتر شده و نرخ بازگشت سرمایهتان نیز افزایش مییابد. شما در ادامه میتوانید با تفاوت KPI در دو بخش بازاریابی و تبلیغات آشنا شوید.
شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی:
- تعیین میزان رضایتمندی مشتری از برند؛
- اندازهگیری سهم بازار؛
- میزان فروش بهصورت فصلی یا سالیانه؛
- اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه (ROI)؛
- ارزش طول عمر مشتری (CLV)؛
در کمپین تبلیغاتی نیز میتوانید این شاخصها را در نظر بگیرید.
- اندازهگیری نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
- اندازهگیری میزان نرخ تبدیل
- اندازهگیری میزان تعامل در هنگام ارائه تبلیغ
- اندازهگیری تعداد بازدیدها تکراری از تبلیغ و بازدیدهای ویژه
مثال: فرض کنید یک شرکت تولیدکننده محصولات آرایشی طبیعی میخواهد محصول جدیدی به نام “ماسک صورت آبرسان” را معرفی کند.
KPI برای بازاریابی:
- افزایش تعداد دنبالکنندگان در شبکههای اجتماعی
نرخ تعامل در شبکههای اجتماعی
ترافیک وبسایت
نرخ تبدیل وبسایت
KPI برای تبلیغات:
- نرخ کلیک روی تبلیغات (CTR)
- هزینه به ازای هر کلیک (CPC)
- بازگشت سرمایه تبلیغات (ROAS)
- فروش ناشی از تبلیغات
4. تفاوت وظایف در بازاریابی و تبلیغات
مسئولیتها و وظایف در بازاریابی و تبلیغات متفاوت هستند و ابتدا بازاریابی را بررسی خواهیم کرد.
بازاریابی:
استراتژی بازاریابی بسیار متفاوتتر از تبلیغات است. برای همین باید یک استراتژی بازاریابی چیده شود تا با کمک آن یک کسبوکار از ابتدا تا انتها دارای سودآوری باشد.
برندسازی، تجزیهوتحلیل موضوعات روز و بررسی رقبا، تحقیق بازار و تدوین استراتژی و تعیین بودجه و اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه از وظایف و مسئولیتهایی است که باید در نظر گرفته شود.
تبلیغات:
حالا نوبت آن است که بدانیم چه مسئولیتها و وظایفی بر دوش تبلیغات در کسبوکار میافتد.
آنالیز مشتریان، انتخاب و خرید رسانه مناسب و ساخت محتوای خلاقانه روی میز تبلیغات قرار گرفته و بررسی میشوند.
مثال: یک استارتاپ در حوزه فناوری قصد دارد محصول جدید خود را به بازار عرضه کند.
- بازاریابی: تیم بازاریابی این استارتاپ وظیفه دارد تا بازار هدف را شناسایی کند، استراتژی برندینگ را تدوین کند، تحقیقات بازار انجام دهد و برنامههای بازاریابی محتوا را اجرا کند.
- تبلیغات: تیم تبلیغات وظیفه دارد تا تبلیغات جذاب و خلاقانه برای محصول جدید طراحی کند، کانالهای تبلیغاتی مناسب را انتخاب کند و بودجه تبلیغات را مدیریت کند.
5. تفاوت بازاریابی و تبلیغات در اهداف کوتاه مدت
بازاریابی و تبلیغات هر دو یک هدف نهایی و والا دارند، اما هر کدام در راه رسیدن به آن هدف مشتری، اهداف کوتاه مدتی را در مسیر رسیدن به هدف والا پشت سر میگذارند. این اهداف در بازاریابی و تبلیغات متفاوت هستند:
- بازاریابی: جذب مشتری راغب (لید)، جذب مشتری جدید، بازگشت مشتری، توسعه محصول یا خدمات، رسیدگی به تمام نتایج بازاریابی
- تبلیغات: جذب مشتریان جدید، یادآوری برند برای مشتریان فعلی، بازگشت مشتریان به سایت که قبلاً سبد خرید را ترک کردهاند، افزایش رضایتمندی مشتریان وفادار، تشویق مشتریان فعلی به خرید مجدد
مثال: یک رستوران جدید در یک منطقه توریستی افتتاح شده است.
- بازاریابی: هدف کوتاهمدت این رستوران جذب مشتریان محلی و گردشگران در ماههای اولیه افتتاحیه است. برای این منظور، آنها از تخفیفات ویژه، برنامههای وفاداری و همکاری با هتلهای اطراف استفاده میکنند.
- تبلیغات: هدف کوتاهمدت تبلیغات این رستوران، افزایش آگاهی از برند و جذب مشتریان جدید در یک دوره زمانی مشخص است. برای این منظور، آنها از تبلیغات در شبکههای اجتماعی و تبلیغات محلی استفاده میکنند.
6. میزان بازدهی و اثربخشی بازاریابی و تبلیغات
اگر تبلیغات را اصولی انجام دهید و یک ایده خلاقانه و بمب به مخاطبان ارائه دهید، پس منتظر انفجار مشتری در سایت خود باشید. از آن طرف استراتژیهای بازاریابی معمولاً در بلند مدت نتیجهبخش است. برای همین میتوانید با کمک تبلیغات مؤثر نتایج بازاریابی را پیشبینی کنید.
برای مثال اگر شما یک کمپین تبلیغات یک ماهه در نظر داشتید، بعد از یک ماه میتوانید نتیجه را دریافت کنید؛ ولی در بازاریابی باید بیشتر منتظر بمانید. چراکه هر تغییری در بخشهای مختلف یا سلیقه مخاطبین نتایج نیز بسیار تغییر خواهد کرد.
مثال: یک شرکت تولیدکننده محصولات آرایشی طبیعی میخواهد سهم بازار خود را افزایش دهد.
- بازاریابی: این شرکت با تولید محتوای آموزشی در مورد فواید محصولات طبیعی و ایجاد یک جامعه آنلاین از طرفداران محصولات طبیعی، به تدریج اعتماد مشتریان را جلب کرده و سهم بازار خود را افزایش میدهد.
- تبلیغات: این شرکت با استفاده از تبلیغات هدفمند در شبکههای اجتماعی و همکاری با اینفلوئنسرهای حوزه زیبایی، میتواند در کوتاه مدت به افزایش فروش دست یابد.
7. مدتزمان تأثیرگذاری:
اثرات بازاریابی معمولاً در بلندمدت دیده میشود. ایجاد برندینگ قوی، افزایش وفاداری مشتری و بهبود تصویر برند از جمله نتایج بلندمدت بازاریابی هستند.
تبلیغات معمولاً اثرات کوتاهمدتتری دارند. به عنوان مثال، یک کمپین تبلیغاتی میتواند در کوتاهمدت فروش را افزایش دهد، اما برای حفظ مشتریان در بلندمدت به استراتژیهای بازاریابی نیاز است.
مثال:
- بازاریابی: مثل ساختن یک خانه است. برای ساختن یک خانه قوی و پایدار به زمان و تلاش زیادی نیاز است. بازاریابی هم همینطور است. با فعالیتهای مداوم و پیوسته، برند شما قویتر میشود و مشتریان وفادار به شما جذب میشوند. برای مثال، شرکت اپل با سالها تلاش در زمینه نوآوری و طراحی محصولات باکیفیت، به یک برند جهانی و محبوب تبدیل شده است.
- تبلیغات: مثل یک بنر تبلیغاتی در خیابان است. یک بنر تبلیغاتی میتواند توجه شما را به خود جلب کند و شما را به خرید یک محصول خاص ترغیب کند، اما این تأثیر معمولاً کوتاهمدت است. برای مثال، تبلیغ یک محصول جدید در تلویزیون میتواند باعث افزایش فروش آن در کوتاهمدت شود.
8. دامنه فعالیت:
بازاریابی یک مفهوم بسیار گسترده است و شامل تمام فعالیتهایی میشود که برای معرفی و فروش محصولات یا خدمات انجام میشود. از تحقیقات بازار تا ارتباط با مشتریان و مدیریت روابط عمومی، همه جزئی از بازاریابی هستند.
تبلیغات تنها یکی از ابزارهای بازاریابی است و به فعالیتهایی مانند طراحی و انتشار آگهیها، ساخت تیزرهای تبلیغاتی و استفاده از رسانههای مختلف برای رساندن پیام به مخاطب اشاره دارد.
مثال:
- بازاریابی: مثل یک باغبان است که به تمام جوانب باغچه رسیدگی میکند. از آبیاری و کوددهی گرفته تا هرس کردن و مبارزه با آفات. بازاریابی هم به همین شکل به همه جوانب کسبوکار رسیدگی میکند. از تحقیقات بازار تا ارتباط با مشتریان و مدیریت برند.
- تبلیغات: مثل یک ابزار باغبانی مانند قیچی هرس است. قیچی هرس فقط برای یک کار خاص استفاده میشود و نمیتواند تمام کارهای باغبانی را انجام دهد. تبلیغات هم فقط یکی از ابزارهای بازاریابی است که برای رساندن پیام به مخاطب استفاده میشود.
9. رویکرد:
بازاریابی یک رویکرد جامع و همه جانبه است که به دنبال ایجاد ارزش برای مشتریان و برقراری ارتباط طولانیمدت با آنها است.
تبلیغات معمولاً یک رویکرد کوتاهمدتتر و متمرکز بر ایجاد آگاهی و ترغیب به اقدام فوری است.
مثال:
- بازاریابی: مثل یک دوست خوب است که به دنبال ایجاد یک رابطه طولانیمدت و پایدار است. بازاریابی سعی میکند نیازهای مشتری را بشناسد و محصولات یا خدماتی را ارائه دهد که برای آنها ارزشآفرین باشد.
- تبلیغات: مثل یک فروشنده است که میخواهد در کوتاهترین زمان ممکن محصول خود را بفروشد. تبلیغات بیشتر بر روی ویژگیهای محصول و فواید آن برای مشتری تمرکز دارد.
10. کانالهای ارتباطی:
بازاریابی از طیف گستردهای از کانالهای ارتباطی استفاده میکند، از جمله شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، روابط عمومی، بازاریابی محتوا، رویدادهای بازاریابی و غیره.
تبلیغات معمولاً از کانالهای ارتباطی پولی مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجلات، بیلبوردها و تبلیغات آنلاین استفاده میکند.
مثال:
- بازاریابی: مثل یک شبکه اجتماعی است که افراد مختلف از طریق آن با هم ارتباط برقرار میکنند. بازاریابی از کانالهای مختلفی مانند شبکههای اجتماعی، ایمیل، وبلاگ و رویدادها برای ارتباط با مشتریان استفاده میکند.
- تبلیغات: مثل یک بیلبورد بزرگ در کنار جاده است. تبلیغات معمولاً از کانالهای پولی مانند تلویزیون، رادیو و اینترنت برای رساندن پیام به مخاطب استفاده میکند.
11. ابزارها و تکنیکها:
بازاریابی از طیف گستردهای از ابزارها و تکنیکها استفاده میکند، از جمله تحقیقات بازار، تحلیل دادهها، طراحی تجربه کاربری، بازاریابی محتوا، سئو و غیره.
تبلیغات معمولاً از ابزارها و تکنیکهایی مانند طراحی گرافیک، کپیرایتینگ، تولید فیلمهای تبلیغاتی و خرید فضای تبلیغاتی استفاده میکند.
مثال:
- بازاریابی: مثل یک جعبه ابزار پر از ابزارهای مختلف است. بازاریابی از ابزارهای متنوعی مانند تحقیقات بازار، تحلیل دادهها، طراحی وب سایت و سئو استفاده میکند.
- تبلیغات: مثل یک دوربین عکاسی است. دوربین عکاسی برای ثبت تصاویر استفاده میشود و تبلیغات هم برای ثبت پیام و انتقال آن به مخاطب استفاده میشود.
12. تمرکز بر مشتری:
بازاریابی به طور کلی بر روی درک نیازها و خواستههای مشتریان متمرکز است. بازاریابان به دنبال ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان و ارائه ارزش به آنها هستند.
تبلیغات بیشتر بر روی انتقال پیام به مخاطب و ترغیب آنها به انجام یک عمل خاص (مانند خرید محصول) متمرکز است.
مثال:
- بازاریابی: مثل یک پزشک است که به دنبال تشخیص بیماری و درمان بیمار است. بازاریابی به دنبال درک نیازهای مشتری و ارائه راه حل برای آنها است.
- تبلیغات: مثل یک داروساز است که دارویی را برای درمان بیماری تجویز میکند. تبلیغات به دنبال معرفی محصول یا خدمات به مشتری و ترغیب او به خرید است.
بازاریابی و تبلیغات؛ به نظرتان کدام مهم تر هستند؟
همه حرفهای ما در قسمتهای قبل برای پاسخ به همین سؤال بود. به نظر شما بازاریابی یا تبلیغات، کدام مهمتر هستند و برای ما نظراتتان را ارسال کنید.
تبلیغات در واقع زیر مجموعه از بازاریابی بهحساب آمده و برای همین تأثیر زیادی بر نتایج بازاریابی نیز میگذارد. برای همین اگر میخواهید که یک کمپین بازاریابی موفق داشته باشید، باید تبلیغات مناسبی نیز در نظر داشته باشید.
تمام استراتژیهای بازاریابی دنیا برای افزایش فروش و برندینگ است. درحالیکه تبلیغات برای جذب مشتری و تحتتأثیر قرار دادن او برای ارائه محصول یا خدمت بهحساب میآید.
اگر از تیم خلاق آکادمی پاکراه کمک بخواهید تا یک تبلیغات مؤثر متناسب با استراتژی بازاریابی مناسب ارائه دهد، قطعاً شما را به موفقیت خواهد رساند. البته بهشرط آنکه در انجام اقدامات تخصصیشان اما و اگر نیاورید!
بهطورکلی نمیتوان گفت که بازاریابی مهم است یا تبلیغات، چراکه اگر هر کدام از آنها ضعیف باشد بر دیگری اثر میگذارد. برای همین باید سعی کنید که تیم بازاریابی قدرتمند بسازید و برای تبلیغات از رسانههای قدرتمندی مانند اینستاگرام کمک بگیرید.
سخن آخر
تمام کسبوکارها دغدغه افزایش فروش و برندینگ را دارند. برای همین از تمام روشهای نوین و کارآمد استفاده میکنند تا کارشان رونق بگیرد. بازاریابی و تبلیغات دو رکن اساسی در موفقیت صاحبان کسبوکارها بهحساب میآید. برای همین نمیتوانید بگویید که با همه این تفاوتها نمیتوانند همسوی یکدیگر باشند.
بازاریابی و تبلیغات در انتها به یک هدف میرسند: افزایش فروش و برندسازی.
بااینحال در راه رسیدن به این هدف بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، اهداف کوچکتری را نیز دنبال میکنند.
در این مقاله از آکادمی پاکراه به تفاوت بازاریابی و تبلیغات پرداخته شد. ازاینرو دانستیم که در بازاریابی شما با تحقیق بازار و جمعآوری داده یک استراتژی تدوین کرده و با کمک آن میخواهید تعامل با مشتری را بهبود بخشید و به او ارزش ارائه کنید تا بتوانید درخواست خود را برای خرید محصول مطرح کنید.
در تبلیغات شما با راهکارهایی به جلبتوجه مخاطب پرداخته و او را برای خرید محصول یا استفاده از خدمات خود تشویق میکنید.